- ارسالیها
- 1,454
- پسندها
- 6,356
- امتیازها
- 25,673
- مدالها
- 15
- نویسنده موضوع
- #1
پیچیده نبود زیاد؛ ماشینی پلاستیکی از نوع کامیون که نخ میبستند به قسمت جلوییاش و در حیاط یا کوچه میکشاندند دنبال خود به هر جایی که دلشان میخواست... .
پیچیده است خیلی، چشم بر مانیتور و انگشت بر چند کلید، ماشینی با سرعت بسیار تو را میکشاند به جایی که نمیدانی!
دختر بچهها اما در گوشهای از اتاق یا حیاط با چادر شب مادر دیوار خانههای فرضی خود را میساختند و در آن با کمی میوه شروع میکردند به پذیرایی از مهمانان همسن خودشان. حتی اگر همبازی هم نبود عروسکهای ساده و زیبایشان میشد همبازی و کودک آنها. کودک امروز عروسکی دارد به نام «پو» که در گوشی همراه خود هر روز به او غذا میدهد و آن را استحمام میکند...، اما او هیچگاه نمیتواند اسباببازی مجازی خود را در آغوش بفشارد جز در رویا... دعوایی...
پیچیده است خیلی، چشم بر مانیتور و انگشت بر چند کلید، ماشینی با سرعت بسیار تو را میکشاند به جایی که نمیدانی!
دختر بچهها اما در گوشهای از اتاق یا حیاط با چادر شب مادر دیوار خانههای فرضی خود را میساختند و در آن با کمی میوه شروع میکردند به پذیرایی از مهمانان همسن خودشان. حتی اگر همبازی هم نبود عروسکهای ساده و زیبایشان میشد همبازی و کودک آنها. کودک امروز عروسکی دارد به نام «پو» که در گوشی همراه خود هر روز به او غذا میدهد و آن را استحمام میکند...، اما او هیچگاه نمیتواند اسباببازی مجازی خود را در آغوش بفشارد جز در رویا... دعوایی...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.