خديجه! چشم بگشا غروب تو را صبر نتوانم. هنوز راه بس دراز است و ياران بس اندك.
سلام خدا بر خديجه(س) نور چشم محمد(ص) كه آرامش در نگاهش بود و عشق به معبود يكتا در كلامش! سلام خدا بر اولين زني در زمين كه محمد(ص) را با هر آنچه داشت، باور كرد و پشت سر آفتاب وجودش، قامت بست و بدانسان لايق سلام جبرئيل شد. محمد(ص) از روزگار جهل و شرك، رنجها و زخمها ديده بود و خديجه(س) آمده بود تا مرهمي باشد بر آن همه درد و رنج.
دستان بخشنده او دين محمد(ص) را ياري كرد. روزهاي با خديجه(س) تنها روزهاي آفتابي پيامبر(ص) بود. آن شب كه ستاره عمر وي رو به خاموشي گذاشت، كهكشانِ اشك در آسمان چشم رسول الله(ص)، حكايت از غمي بيپايان داشت. اي چراغ روشن شبهاي رسالت، كاش مي ماندي و كوله بار محبتت را تا غار تنهاييِ رسول...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.