- ارسالیها
- 2,389
- پسندها
- 18,152
- امتیازها
- 48,373
- مدالها
- 27
- نویسنده موضوع
- #1
دومین باری بود که برای خواستگاری به خانهشان میرفتیم و او را میدیدم؛ یک دل نه و صد دل عاشقش شدم و احساس کردم او همان دختر آرزوهایم است؛ به اصرار خانوادهها به مشاورهٔ قبل از ازدواج رفتیم اما نظر مشاور برای ازدواج ما منفی بود و در همان لحظه انگار سقف آرزوهایم روی سرم خراب شد نمیدانستیم چه باید بکنیم؛ پا روی علاقه و احساسمان بگذاریم یا به حرف مشاور گوش کنیم و از ازدواج با هم منصرف شویم؟
پاسخ روانشناس به این سوال:
دومین باری بود که برای خواستگاری به خانهشان میرفتیم و او را میدیدم؛ یک دل نه و صد دل عاشقش شدم و احساس کردم او همان دختر آرزوهایم است؛ به اصرار...
پاسخ روانشناس به این سوال:
دومین باری بود که برای خواستگاری به خانهشان میرفتیم و او را میدیدم؛ یک دل نه و صد دل عاشقش شدم و احساس کردم او همان دختر آرزوهایم است؛ به اصرار...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.