متفرقه با رفتنت دیگر دستی برای فشردن وجود نداشت... .

[GHAZAL NAROUEI]

یــا نبـینم روی مـاه و قامت رعـنـای تو
سالها سنگ صبورم بودی و هم صحبتم
بی تو رنگ یأس دارد منزل و مأوای تو

***

می‌دانم داغی که بر دلتان نشسته به این راحتی سرد نمی‌شود
و از یاد نمی‌رود، چرا که مرگ پدر یکی از سخت‌ترین و ناگوارترین اتفاقات دنیاست. تسلیت ما را پذیرا باشید.

***
شروع حیات جاودانت را شادباش می گویم و اطمینان خاطر دارم جایگاهت در دیار باقی بسیار نیکو است.
و عزیزم می دانم توان کم کردن از انبوه اندوهتان را ندارم لیکن از خداوند رحمان تقاضای صبر و تسلی خاطر برایتان دارم​

 

[GHAZAL NAROUEI]

آنچه سرنوشت
درمن جا گذاشت
باقی مانده های‌ دریاست
دلتنگی برای آب
و تو
به وسعتِ یک آه
طولانی تر از خیابان های‌ تنهائی
درمن ممتد میشوی…


***
بسوز ای شمِع غم امشب، بساطِ غم مهیا است
بسوز امّا تو با حسرت، شبِ هجرانِ است


به هر بهار، گُل از زیر گِل برآرد سر
گُلی برفت که ناید به صد بهار دگر​

 

[GHAZAL NAROUEI]

مرگ از نظر ِ علم سکوت است و تباهیست
لیک از نظر ِ فلسفه آغاز ِ رهاییست
گوهر از خاک بر آرند و عزیزش دارند/ بخت بد بین که فلک گوهر ما برده به خاک

***
غمگین مباش. هرچیزی را که از دست می دهی، به شکلی دیگر به دست می آوری. مولانا

***
قدر همو بدونیم تا دیر نشده
بگذار بسوزیم از آتشی که نامش تنهایست ⁦​

 

[GHAZAL NAROUEI]

هرچقدر بیشتر می‌گذرد
می‌فهمم برای این حجم از دلتنگی
برنامه‌ریزی نکرده‌ بودم.
تسکینی کنار نگذاشته‌ بودم.
فکرش را نمی‌کردم که مرگ بتواند به این زودی مارا از هم جدا کند…
به گمانم، آدم از تنها چیزی که در خودش خبر ندارد
همین است،
مرگ….
و چه بی رحم است روزگار

***
هر چند میدونم تو این شرایط هیچ کلامی
تسلی بخش درد و غم شما و خانوادتون نیست.
ولی خواستم بدونی ما در کنارت هستیم
یادش گرامی
اندوه ما از این واقعه ی دردناک قابل وصف نیست،
مرگ نابهنگام جوان ناکام،
شکوفه ی زندگیتان و کم شدن
عطر و بوی او از این جهان خاکی
را خدمت شما تسلیت می گوییم….
بعد پرپر شدنت ای گل زیبا چه کنم
من به داغ تو جوان رفته ز دنیا چه کنم
بهر هر درد دوائیست به جز داغ جوان
من به دردی که بر...​

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[GHAZAL NAROUEI]

. خداحافظ گل مریم گل مظلوم و پر دردم
نشد با این تن زخمی به آغوش تو بر گردم
نشد تا بغض چشمات رو به خواب قصه بسپارم
از این فصل سکوت و شرم غم بارون رو بردارم!

***
تا کی ز مصیبت غمت یاد کنم آهسته ز دوری تو فریاد کنم
وقت است که دست از این دهان بردارم از دست غمت هزار بیداد کنم

***
*نمی‌دانم حدیثِ نامه چونَست
همی‌بینم که عنوانش به خونَست*
پس از مرگِ جوانان گُل مَماناد
پس از گُل در چمن بلبل مَخواناد
جوان نازنین در خاک رفتی
از این دنیای غم غمناک رفتی
زدی آتش به جان دوست داران
چو گل پاک آمدی و پاک رفتی
گل من
شد فصل بهار و شدم از غصه هلاک
دارم جگری کباب و چشمی نمناک
گلها همه سر ز خاک بیرون کردند
الا گل من که سر فرو برده به...​

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[GHAZAL NAROUEI]

کاش دلتنگی هم مثل اشک بود
می‌ریخت و تمام می شد
می ریخت و سبک می شدی
آن وقت مجبور نبودی
هر روز حجم عظیمی از دلتنگی ها
را با خودت به این طرف و آن طرف ببری…

***
می گذرد بر خاطرم روزهای خوشی که با هم داشتیم،
و چه زود تمام شد آنچه که از آن لذت میبردیم و قدرش را ندانستیم.
غم از دست دادنت آنقدر سنگین است که زیر بارش کمر خم کرده ایم و ناباورانه به بازی روزگار می اندیشیم که چه موجود مهربان و نازنینی را از دست داده ایم.​

 

[GHAZAL NAROUEI]

مرگ در اطراف ما بسیار اتفاق می افتد و کنار آمدن با آن دشوار است. غلبه بر فقدان کسی که او را دوست دارید مشکل است و گاهی اوقات، درد آن بیش از توان ماست.
ما هرگز نمی توانیم واقعا با مرگ عزیزانمان کنار بیاییم اما می توانیم به جلو حرکت کنیم و آن را پشت سر بگذاریم

***
من هر روز عاشقت هستم و از امروز به بعد، هر روز دلتنگت خواهم شد



***
اندوه ما در غم از دست دادن
آن عزیز بزرگوار در واژه ها نمیگنجد
تنها می توانیم از خداوند برایتان صبری عظیم
و برای آن مرحوم روحی شاد و آرام طلب کنیم​