- ارسالیها
- 1,794
- پسندها
- 1,614
- امتیازها
- 17,973
- نویسنده موضوع
- #1
رکنا: در کلاس چهارم ابتدایی تحصیل می کردم که پدر و مادرم از یکدیگر جدا شدند.جدایی آن ها ضربه روحی بزرگی به من وارد کرد و دیگر مجبور به تحمّل شرایط بسیار سختی، در زندگی بودم.
در همین حال مادرم نیز بدون هیچگونه توجّهی به شرایط روحی سخت من، با مرد دیگری ازدواج کرد و به دنبال زندگی خودش رفت و به کلّی من را از صفحه زندگیش برای همیشه پاک کرد.
هنوز مدت کوتاهی از ازدواج مادرم نگذشته بود که پدرم نیز بار دیگر با دختر یکی از آشنایان ازدواج کرد و زندگی تازه ای را تشکیل داد.
من که تحمّل این دگرگونی...
![.jpg](http://static1.rokna.ir/thumbnail/MTE2NTEzMjcz/vY3bFo7TWkaeNU9K4hSyNpjnE2iEQPvRQ-_dxw0RVwm0qukoI27-JeXVqIC4XY0se48fdIkGF6sV8ircwi7AS8YhhI-VoS7_Cm9Kp2bgkI_jz8IapPirZmbRjjplUgpKW_lOg-zX-Cw,/.jpg)
در همین حال مادرم نیز بدون هیچگونه توجّهی به شرایط روحی سخت من، با مرد دیگری ازدواج کرد و به دنبال زندگی خودش رفت و به کلّی من را از صفحه زندگیش برای همیشه پاک کرد.
هنوز مدت کوتاهی از ازدواج مادرم نگذشته بود که پدرم نیز بار دیگر با دختر یکی از آشنایان ازدواج کرد و زندگی تازه ای را تشکیل داد.
من که تحمّل این دگرگونی...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.