- ارسالیها
- 3,499
- پسندها
- 27,922
- امتیازها
- 58,173
- مدالها
- 27
- سن
- 24
- نویسنده موضوع
- #1
من چهل سال راحت و بدون دغدغه زندگی کردم. نه مسئولیت چندانی در خانه پدری داشتم و نه هزینه های خاصی در زندگی تک نفره من وجود داشت. دارای خانه و ماشین اختصاصی هستم. به تفریحات و سرگرمی های مورد علاقه خود می پردازیم و البته کمک کردن به دیگران را هم خیلی دوست دارم.
چند وقت پیش یکی از همکاران خانم که وضعیت مشابهی مثل من داشت یعنی مجرد بود و از لحاظ مالی هم کاملاً مستقل بود به من پیشنهاد ازدواج داد. او عنوان کرد که در دنیا همه چیز اعم از خانه و ماشین و امکانات مادی را دارد و فقط خلا یک فرزند را احساس می کند.
الان 4 سال از این ماجرا می گذرد و ما صاحب یک دختر ناز دو و نیم ساله هستیم. صادقانه بگویم مسئولیت های زندگی مشترک آزارم می دهد. بی خوابی های شبانه، مخارج زندگی، رفت و آمد. برایم سخت...
چند وقت پیش یکی از همکاران خانم که وضعیت مشابهی مثل من داشت یعنی مجرد بود و از لحاظ مالی هم کاملاً مستقل بود به من پیشنهاد ازدواج داد. او عنوان کرد که در دنیا همه چیز اعم از خانه و ماشین و امکانات مادی را دارد و فقط خلا یک فرزند را احساس می کند.
الان 4 سال از این ماجرا می گذرد و ما صاحب یک دختر ناز دو و نیم ساله هستیم. صادقانه بگویم مسئولیت های زندگی مشترک آزارم می دهد. بی خوابی های شبانه، مخارج زندگی، رفت و آمد. برایم سخت...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.