اساطیر خدای صلح و روشنایی | فریر

[پرینز]

#فریر به عنوان خدای صلح شناخته می شود. وی همیشه از جنگ پرهیز می کرد. و آوردن سلاح در معابدش ممنوع بود. یکی دیگر از وظایف وی رهبری #الف‌های روشنایی بود که در #الف‌هایم زندگی می کردند. #فریر یک گراز بسیار زیبا داشت که توسط #دورف‌ها ساخته شده بود. از اسب سریعتر می دوید. هرگز خسته نمی شد و موهای طلایی اش مکان ها تاریک را روشن می کرد. همچنین یک کشتی نیز داشت که می توانستد به قدری کوچک شود که در جیب جا شود و هر هنگام که #فریر بخواهد می تواند آن را به دریا بیندازد و بزرگ شود و از...​

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[پرینز]

#فریر (به زبان نروژی باستان: Freyr) در #اساطیر_اسکاندیناوی ، ایزد خورشید، باران، باروری، برداشت محصولات و همچنین فرمانروای #اِلف‌ها به‌شمار می‌رفت. بر طبق مجموعه کتاب‌های ایسلندی ادای شاعرانه و ادای منثور، #فریر اشرف ایزدان، فرزند خدای دریاها #نیورد و برادر دوقلوی #فریا است. او را ایزد صلح و جنگجویی دلاور می‌پنداشتند. در پرستشگاه‌های او سلاح ممنوع بود و خونریزی یا پناه‌بردن متجاوزان به مکان‌های مقدس او گناه به‌شمار می‌رفت. در هنگام ازدواج، به #فریر توسل می‌جستند، چون او هم مسئول افزایش محصولات کشاورزی و هم مسئول فرزندزایی بود که یک جنبهٔ مهم...​

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[پرینز]

#فریر دو گنجینه گران‌بها در اختیار داشت که به دست دو #دورف به نام‌های «بروک و ایتری» ساخته شده بودند. گراز طلایی #گولین‌بورستی (مو طلایی) که ارابهٔ او را می‌کشید و در هوا و فراز دریاها سریع‌تر از اسب حرکت می‌کرد و هر وقت اطرافیان در تاریکی گیر می‌کردند، او با درخشش موهای زرین خود، فضا را برای آن‌ها روشن می‌کرد. گنج دیگر کشتی عجیبی به نام #اسکیدبلادنیر بود که فضایی برای سوار کردن تمام ایزدان در دسترس داشت، اما می‌توانست به قدری کوچک شود که داخل کیسه‌ای نهاده شود. همچنین هر وقت این کشتی را به دریا می‌نهادند، باد ملایم می‌وزید و به هرجا که می‌خواستند، سفر می‌کردند.​

 

[پرینز]

#فریر از جمله #اساطیر_اسکاندیناوی (نورس) محبوب است ، که مانند #بالدر به عنوان خدای صلح و دوستی شناخته می شد. #فریر در “الف هایم” زندگی می کرد و وظیفه فرماندهی نژاد “الف ها” را بر عهده داشت. شاید برایتان جالب باشد که بدانید ، #فریر یک گراز خارق العاده داشت ، که موهای طلایی داشته و محیط اطراف را در تاریکی شب روشن می نمود.​