- ارسالیها
- 2,128
- پسندها
- 4,360
- امتیازها
- 30,973
- مدالها
- 16
- نویسنده موضوع
- #1
اینشتین پس از موفقیت های بزرگ پی در پی و تحولات شگرفی که در عرصه فیزیک ایجاد کرد – از تبین حرکت براونی و اثر فتوالکتریک و مشارکت در پایه گذاری فیزیک کوانتومی گرفته تا ارائه نظریات نسبیت خاص و عام – به فکر یک اقدام بنیادین و اتقلابی در فیزیک افتاد. اینشتین چون معتقد بود طبیعت و کل جهان، ساختاری واحد و به هم پیوسته دارد، پس نظریات مطرح در فیزیک نیز که سعی دارند رفتار جهان را در قالب روابط ریاضی تبیین کنند اساسا نمی توانند نظریات مستقل و جدا از همی باشند و معتقد بود نیروهای الکتریسیته، مغناطیس و گرانش با هم رابـ ـطه ی مستقیم دارند و تفکیک ناپذیرند.
به عبارتی اینشتین به این نتیجه رسیده بود که بجای نظریات متفاوت و مستقل الکترومغناطیس، نسبیت عام و … باید نظریه ی واحدی در فیزیک وجود داشته...
به عبارتی اینشتین به این نتیجه رسیده بود که بجای نظریات متفاوت و مستقل الکترومغناطیس، نسبیت عام و … باید نظریه ی واحدی در فیزیک وجود داشته...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.