شعرکده جنون شیدایی

[SETAYESH.MO]

اگر تو نبودی
من کاملا بیکار بودم
هیچ کاری
در این دنیا ندارم
جز دوست داشتن تو

رسول یونان

 

[SETAYESH.MO]

دیده‌ام خورشید را در خواب، تعبیرش تویی
خواب دریا و شب مهتاب، تعبیرش تویی

حسین منزوی

 

[SETAYESH.MO]

فرقی نمی کند
پنجه ی طلایی آفتاب باشد
یا انگشت های خیس باران
این پنجره دیگر
جواب سلام آسمان را نخواهد داد
وقتی قرار نیست
تو از این کوچه بگذری

بهرام محمودی

 

[SETAYESH.MO]

با من که به چشم تو گرفتارم و محتاج
حرفی بزن ای قلب مرا برده به تاراج

فاضل نظری

 

[SETAYESH.MO]

پرهیز از نگاه کردن
به کسی که شوق دیدنش
کلافه ات کرده
تردید مبهمی را به یقینی روشن
تبدیل می کند
عاشق شده ای
مصطفی مستور

 

[SETAYESH.MO]

آن سو مرو این سو بیا ای گلبن خندان من
ای عقل عقل عقل من ای جان جان جان من
مولانا

 

[m.sina]

چاره ای نیست دچارم کن و بر بادم ده
که من از باد هم انگار که بی خانه ترم
هر شب این گونه به ناچار غزل میگویم
ور نه از مرز غزلهای تو پر چانه ترم

نجمه زارع

 

[SETAYESH.MO]

گاهی مسیر جاده به بن بست می‌رود
گاهی تمام حادثه از دست می‌رود

گاهی غریبه‌ای که به سختی به دل نشست
وقتی که قلب خون شده بشکست می‌رود

“افشین یداللهی”

 

[m.sina]

چگونه جان ندهد عاشقی که دلتنگ است
کسی که با غم دوری مدام در جنگ است

چگونه دق نکند عاشقی که می داند
مسیر رفتن تا او هزار فرسنگ است

خبر دهید به لیلا جنون مجنون را
که نبض عاشق بیچاره ناهماهنگ است

خبر دهید به شیرین که مُرد فرهادش
خبر دهید که عاشق شهید در جنگ است

چگونه زنده بماند چگونه دق نکند
چگونه جان ندهد عاشقی که دلتنگ است