- ارسالیها
- 1,504
- پسندها
- 27,865
- امتیازها
- 48,073
- مدالها
- 21
- نویسنده موضوع
- #1
به روایت خودشون:
سومین ماه از پاییز سال1363 دو روزه بود که پا به عرصه هستی گذاشتم تا عنوان اولین دختر خانواده آرزوی مادرم را تحقق داده باشم اسمم روسعیده گذاشتن تا در ترکیبی زیبا با شهرتم معنای تک ستاره خوشبختی را تجلی گر باشه ماما نم عاشق دختر بود وبه عشق اینکه زوذتر بزرگ بشم شناسنامم رو واسه 25 شهریور گرفت اینجوریی شد که یه سال زودترکلاس اولی شدم. دوران کودکی م با شیطنت های کودکی و بازی با برادرها و خواهرم طی شد روزگاری که بی شک زیبا ترین دوران زندگیم محسوب می شه. از دوران نوجوانی عاشق خواندن و نوشتن بودم و بیشتر اوقاتم رو با مطالعه سپری می کردم منم مثل همه ی عاشقان رمان خودم رو به جای قهرمان داستان می ذاشتم و ساعتی رو از دنیا و همه نیرنگها ش جدا می شدم اولین کتابی...
سومین ماه از پاییز سال1363 دو روزه بود که پا به عرصه هستی گذاشتم تا عنوان اولین دختر خانواده آرزوی مادرم را تحقق داده باشم اسمم روسعیده گذاشتن تا در ترکیبی زیبا با شهرتم معنای تک ستاره خوشبختی را تجلی گر باشه ماما نم عاشق دختر بود وبه عشق اینکه زوذتر بزرگ بشم شناسنامم رو واسه 25 شهریور گرفت اینجوریی شد که یه سال زودترکلاس اولی شدم. دوران کودکی م با شیطنت های کودکی و بازی با برادرها و خواهرم طی شد روزگاری که بی شک زیبا ترین دوران زندگیم محسوب می شه. از دوران نوجوانی عاشق خواندن و نوشتن بودم و بیشتر اوقاتم رو با مطالعه سپری می کردم منم مثل همه ی عاشقان رمان خودم رو به جای قهرمان داستان می ذاشتم و ساعتی رو از دنیا و همه نیرنگها ش جدا می شدم اولین کتابی...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.