- ارسالیها
- 1,507
- پسندها
- 27,859
- امتیازها
- 48,073
- مدالها
- 21
- نویسنده موضوع
- #1
به روایت خودشون:
در چهارمین روز از اولین فصل تابستان سال 1365 درخانواده ای مهربان و صمیمی در کرمان چشم به این هستی بیکران گشودم. اولین فرزند خانواده ام هستم؛سه سال بعد از تولدم با به دنیا آمدن برادرم جمع چهار نفره ی خانواده مان تکمیل شد! بعداز طی کردن دوران دبستان و راهنمایی در رشته ی علوم انسانی فارغ التحصیل وهم اکنون دررشته ی حسابداری مشغول تحصیل می باشم. با تشویق های خانواده ام به طور حرفه ای از سال 1386 شروع به نوشتن کردم؛اولین اثرم را بانام عاشق منتظر درانتشارات خوب علی به چاپ رساندم؛بعد از آن کتاب نوا و گیلدا را به رشته ی تحریر درآوردم و هم اکنون مشغول نگاشتن اثری دیگر برای شما خوبان می باشم،باشدرضایت خاطرتان را فراهم آورد. جا دارد از همین طریق ازتمام دوستان...
در چهارمین روز از اولین فصل تابستان سال 1365 درخانواده ای مهربان و صمیمی در کرمان چشم به این هستی بیکران گشودم. اولین فرزند خانواده ام هستم؛سه سال بعد از تولدم با به دنیا آمدن برادرم جمع چهار نفره ی خانواده مان تکمیل شد! بعداز طی کردن دوران دبستان و راهنمایی در رشته ی علوم انسانی فارغ التحصیل وهم اکنون دررشته ی حسابداری مشغول تحصیل می باشم. با تشویق های خانواده ام به طور حرفه ای از سال 1386 شروع به نوشتن کردم؛اولین اثرم را بانام عاشق منتظر درانتشارات خوب علی به چاپ رساندم؛بعد از آن کتاب نوا و گیلدا را به رشته ی تحریر درآوردم و هم اکنون مشغول نگاشتن اثری دیگر برای شما خوبان می باشم،باشدرضایت خاطرتان را فراهم آورد. جا دارد از همین طریق ازتمام دوستان...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.