- ارسالیها
- 1,389
- پسندها
- 31,876
- امتیازها
- 69,173
- مدالها
- 5
- نویسنده موضوع
- #1
هر روایتی با تقابلهای دوگانهی «نظم» و «آشوب» شکل میگیرد؛ حتی وقتی مدت و حجمی از روایت صرفِ تجسم و توصیفِ «نظم» یا «سامانِ» مفروض در آن روایت نشود، ساحت و عرصهای که آشوب در آن جریان دارد نمود یا تصوری از محدودهی نظم و سامان هم ارائه میدهد. هرچه آشوب سطوح یا ساحتهای بیشتری را به تصرف درآورد و نشانههای سامان را ناچیزتر کند، جهانی که در روایت عرضه شده دوزخیتر است؛ یا کابوسوارتر.
نمایشنامهی «چهارراه» (با داستانی دربارهی سه همبازیِ کودکی، که حالا به زنی و دو مردِ میانهسال تبدیل شدهاند، یکی از دو مرد ــ سارنگ سهش ــ دستخالی و ویران درآمده از زندانی پانزدهساله در جستوجوی خانهی پدری در محلهای که دیگر هیچ برایش آشنا نیست، با جهانی بیگانهوار و غیابِ مردِ دیگر ــ آقای...
نمایشنامهی «چهارراه» (با داستانی دربارهی سه همبازیِ کودکی، که حالا به زنی و دو مردِ میانهسال تبدیل شدهاند، یکی از دو مرد ــ سارنگ سهش ــ دستخالی و ویران درآمده از زندانی پانزدهساله در جستوجوی خانهی پدری در محلهای که دیگر هیچ برایش آشنا نیست، با جهانی بیگانهوار و غیابِ مردِ دیگر ــ آقای...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.