- ارسالیها
- 5,003
- پسندها
- 14,159
- امتیازها
- 54,473
- مدالها
- 24
- سن
- 30
- نویسنده موضوع
- مدیر
- #1
به نام خالق رویا و واقعیت
ماجرا از اونجا شروع شد که ما منظور از ما، منو کاپیتان نست آکرمن نشستیم فکر کردیم که یک رمان همه چی داره ولی یه جای کار میلنگه
آقا رضا برگشت گفت: بابا یک رمان همچی داره شما دوتا دنبال چی می گردین؟
ما دوتا گفتیم: نه آقا یه چیزی کمه
یکی اون گفت یکی ما گفتیم تا اینکه آخر آقا رضا گفت: اَه سرم رفت هر وقت فهمیدین چی کمه بیاین بگین یه تالار براتون بزنم
و بلند شد رفت.
خوب که فکر کردیم دیدیم یک رمان هرچی داره مربوطه به دنیای واقعیه و در مورد موضوعای تخیلی و فانتزی چیزی نداره
دوتامون با جیغ و هورا پریدیم بالا و خودمون رو به سرعت نور رسوندیم به آقا رضا.
ماجرا از اونجا شروع شد که ما منظور از ما، منو کاپیتان نست آکرمن نشستیم فکر کردیم که یک رمان همه چی داره ولی یه جای کار میلنگه
آقا رضا برگشت گفت: بابا یک رمان همچی داره شما دوتا دنبال چی می گردین؟
ما دوتا گفتیم: نه آقا یه چیزی کمه
یکی اون گفت یکی ما گفتیم تا اینکه آخر آقا رضا گفت: اَه سرم رفت هر وقت فهمیدین چی کمه بیاین بگین یه تالار براتون بزنم
و بلند شد رفت.
خوب که فکر کردیم دیدیم یک رمان هرچی داره مربوطه به دنیای واقعیه و در مورد موضوعای تخیلی و فانتزی چیزی نداره
دوتامون با جیغ و هورا پریدیم بالا و خودمون رو به سرعت نور رسوندیم به آقا رضا.
آخرین ویرایش