متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

متفرقه‌ی تاریخی نامه تاریخی و ماندگار سپهسالار ارتش ایران , رستم فرخزاد به برادرش

  • نویسنده موضوع مَتَرْسَکْ-
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 0
  • بازدیدها 252
  • کاربران تگ شده هیچ

مَتَرْسَکْ-

مدیر بازنشسته
سطح
27
 
ارسالی‌ها
1,603
پسندها
15,153
امتیازها
39,073
مدال‌ها
35
  • نویسنده موضوع
  • #1
یکی نامه سوی برادر به درد نبشت و سخنها همه یاد کرد
نخست آفرین کرد بر کردگار کزو دید نیک و بد روزگار
دگر گفت کز گردش آسمان پژوهنده مردم شود بد گمان
گنهکار تر در زمانه منم از ایرا گرفتار آهرمنم

که این خانه از پادشاهی تهیست نه هنگام فیروزی و فرهیست
ز چارم همی بنگرد آفتاب کزین جنگ ما را بد آید شتاب
ز بهرام و زهره است ما را گزند نشاید گذشتن ز چرخ بلند
همان تیر و کیوان برابر شدست عطارد به برج دو پیکر شدست
چنین است و کاری بزرگ است پیش همی سیر گردد دل از جان خویش
همه بودنی ها بینم همی وز او خامشی برگزینم همی
بر ایرانیان زار و گریان شدم ز ساسانیان نیز بریان شدم
دریغ آن سر تاج و آن تخت و داد دریغ آن بزرگی و فر و نژاد
که از این پس شکست آید از تازیان ستاره نگردد مگر بر زبان
برین...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 1, کاربر: 0, مهمان: 1)

عقب
بالا