- ارسالیها
- 5,128
- پسندها
- 14,360
- امتیازها
- 54,473
- مدالها
- 24
- نویسنده موضوع
- مدیر
- #1

توی زندگی گاهی اوقات مشکلاتی پیش میآید که برای حل کردنش، نباید دست روی دست گذاشت و منتظر تصمیم بزرگترها شد. درست مانند همین موقعیتی که ما الان در آن گیر کردیم. پدر قرار بود برای نوشتن کتاب جدیدش به یک مسافرت الهامبخش برود. اما من میدانم که این موضوع فقط یک مسافرت ساده نیست. پدر را دزدیدهاند. البته که تمام شواهد هم همین را میگویند. هرچند به نظر نمیرسد مادر بخواهد برای وضعیتی که در آن گرفتار شدیم، کاری انجام دهد. بنابراین خودم باید دست به کار شوم. کار سختی نیست. پیدا کردن کارت اعتباری مامان، خرید بلیط هواپیما برای خودم و برادرم و سفر به نیویورک. تنها مشکلی که این وسط وجود دارد، مشکل نابینایی من است…
منبع...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
آخرین ویرایش