نظرسنجی ~نظرسنجی شعرهای مسابقه بزرگ سرگرمی‌‍~

[Amin~]

با سلام خدمت همه‌ی انجمنی‌های عزیز






خب دوستان احتمالاً بیشترتون می‌دونید که تالار سرگرمی در حال برگزاری مسابقه هست؛ ما میخوایم با کمک این به این اشعار سم امتیاز بدیم.

حالا ما سموم رو براتون می‌ذارم تا شما علاوه بر دیدن هنرنمایی‌های دوستان بهشون رأی بدید.

و اینکه هر گروهی تبلیغ شعر خودش رو بکنه حذف می‌شه و فاطمه شوخی نداره!








مدیران:
FATEMEH ASADYAN
faryba_a
آمان
سرپرست:
[COLOR=rgb(41, 105...​

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[Amin~]

شعر گروه A

سیس میگیره مث گانگستر
ولی قیافش نی حتی درحد تستر
فاز میگیره شده بام فاب
ولی تو خونه با ننه باباش کارنامه ابتداییشو میکنیم قاب
خواب میبینه کشتی گرفته با قصاب اژدر
زارت بتونه نهایت استوری بزاره از بندر
لعنتی تو لپاش داشت عنصر کشسانی
وقتی بود مبصر اسیابانی
راهنماییشو گرفت بیست با پیداکردن وتر
یخ کنی اخه پاچه خوار عنتر
تشرمیزنی تو کی بودی ها
مایه میزاره از کیودی پای
بشر مگه تونبودی گل پسر ننش
همونی که دستوپا میزنه تو استخر باصدای خرنش
دوسومو با دست حساب میکرد کره خر که بیبینه کسره یا عدد گویا
حالا باکله تاس همسرش میده پزمیکسر خونشو
همون بزمچه ای که نمیتونست اندازه بگیره زاویه رو باگونیا

 

[Amin~]

شعر گروه B

داره بم میگه پیدا کن وتر
بابا وتر میخام چیکا برو بذا باد بیاد عنتر
چار تا کلیپ دیده شده واسمون گانگستر
بیا پایین بابا بچه نیستی حتی قد تستر
پست گذاشته با رفیقاش رفته استخر
میزنه رو شونه اون یکی میگه چطوری کله‌خر
رفته پشتش زده تتتو اژدر
حالا هوا برش داشته شده سلطان بندر
میاد خونه واسه مامانش میشه گل پسر
ماشین ظرف شویی درجه یِکَم واسه همسر
هم میزنه آبمیوه زنشو عین میکسر
یارو همونه که میگف دو سوم عدده یا کسر
بابا بسه چقد فک میزنی بشر
خسته نشدی از بس زدم بت تشر
ت همونی ک سال چهارممون بودی مبصر
حالا شدی دانشجوی گیر عُنصِر

 

[Amin~]

شعر گروه C

هر شب اندیشه‌ی دیگر کنم و فکر وتر
که به دست می‌آورد در دو دقه یک عنتر

با مُخش حل میکند ریاضی، چون گانگستر
گفته‌اند هر روز را نان می‌خورد از تُستِر

راز حل کردن هر مسئله‌اش هست استخر
آخه در اوج زمستان استخر؟ ای کله خر

متواضع و فروتن اسم او بود اژدر
پدرش مامورِ بارِ پشم، شد در بندر

مادرش هر روز و شب میگفت وی را ای پسر
"درس دیگه بسته پاشو بیا " بی همسر

ولی او گوش نکرد و مغزمان شد میکسر
شامل ضرب و حساب با شیش‌ تا کسر

عینکی بود و نمی‌دید دگر هیچ بشر
ننه‌اش دلنگران بود و میزد بر او تشر

عاقبت ما شده‌ایم مامور، به قولی مبصر
او ولی بدبخت عالم شد و داغان عنصر