نقد همراه نقدهمراه رمان مرگ پروانه|آرمیتا شهسواری/توسط شواری نقد

  • نویسنده موضوع Nafise amirlatifi
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 2
  • بازدیدها 248
  • کاربران تگ شده هیچ

Nafise amirlatifi

مدیر بازنشسته + نویسنده انجمن
نویسنده انجمن
تاریخ ثبت‌نام
20/5/21
ارسالی‌ها
1,064
پسندها
13,849
امتیازها
33,373
مدال‌ها
20
سطح
20
 
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #1
~بسم رب النور~

IMG_20210302_234904_390.jpg



با سلام خدمت نویسنده محترم!
«نقد همچون آیینه‌ی نگرش ماست، بنگرید آیینه‌ی وجودیت را»
رمان «مرگ پروانه» بر اساس تعداد پست‌های صلاح دیده شده توسط مدیر مربوط، توسط شورای انجمن یک رمان، بر اساس اصول و پیشنهاداتی برای درخشیدن شما نویسنده عزیز نقد گردیده است.
لطفا کمی صبر کنید تا تعداد پست مشخصی از رمان شما نقد همراه شود و داخل تاپیک قرار گیرند.
پس از مطالعه نقدها، موظف هستید رمان خود را ویرایش کنید.
اگر سوالی در زمینه رمان‌نویسی و چگونگی...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Nafise amirlatifi

Narges Movahedi

کاربر انجمن
کاربر انجمن
تاریخ ثبت‌نام
25/1/19
ارسالی‌ها
286
پسندها
6,047
امتیازها
21,133
مدال‌ها
12
سطح
12
 
  • #2
به نام یزدان

#5

آرام همراه با سربازی هم‌قدم می‌شوم که دستبند چفت دست‌های عرق‌کرده‌ام می‌شود و مرا تا مرز جنون می‌برد! (جمله بلند شده. یکمی سخت میشه خوندش. کوتاهش کنیم؟: با افسر هم‌قدم می‌شوم. دستبندِ فلزی چفتِ دست‌‌های عرق‌کرده‌ام می‌شود و مرا تا مرز جنون می‌برد.)(سرباز رو برای مرد به کار میبرن. اگه متهم زن باشه، متهم رو به افسر میسپارن)
برای جلب توجه‌اش سرجایم می‌ایستم که سرباز به سمتم برمی‌گردد؛(.)(به نظرم اینجا میشد گفت: برای جلب توجه‌اش سرجایم...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش
امضا : Narges Movahedi

YASAMAN.RAZIYAN

مدیر بازنشسته بیوگرافی
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
8/6/20
ارسالی‌ها
3,290
پسندها
13,418
امتیازها
45,473
مدال‌ها
26
سطح
22
 
  • #3
نقدهمراه
رمان مرگ پروانه

10#

لبخندی پیروزمندانه می‌زند که دندان‌های زرد و ردیفش نمایان می‌شوند.
با چهره‌ای مچاله دست‌هایم را بالا می‌آورم و با پشت دست، چشم‌هایم را می‌مالم که سایۀ سیاه رنگم(اینجا برای خوانش صحیح می توانیم بنویسیم« با پشت دست چشم‌هایم را می مالم که سیاهی سایه‌ام مهمان پوست دستم می‌شود....») پخش می‌شود و رنگی از آن را روی دستم نیز بجای می‌ماند.
می‌خواهد حرفی بزند، یا از کارهای من شکایت کند؛ فرقی نمی‌کند، صدای همهمه‌ای که از بیرون می‌آید حرفش را ناگفته می‌گذارد و او را از صندلی‌اش([COLOR=rgb(216, 37...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : YASAMAN.RAZIYAN
  • Love
واکنش‌ها[ی پسندها] Armita.sh
عقب
بالا