- ارسالیها
- 174
- پسندها
- 744
- امتیازها
- 3,863
- مدالها
- 8
- سن
- 19
- نویسنده موضوع
- #1
در فوریة 628 م. گروهی از بزرگان و هموندان خاندانهای نژادة ایرانی و فرماندهان سپاه که از شیوة فرمانروایی و سیاستهای خسرو پرویز (590-628 م.) به خشم آمده بودند، در یک شورش بزرگ، خسرو را به زندان انداختند و شیرویه، بزرگترین پسر او را به تخت نشاندند. آنها گستاخانه از پادشاهِ دستنشاندة خود، خواهان کشتن خسرو شدند، امّا شیرویه که از سویی نمیخواست دست به خون پدرش بیالاید و از سوی دیگر، در چنگ شورشیان گرفتار شده بود، به اشارة بزرگانِ بیزار از خسرو، در پیغامی به پدرش یکایکِ گناهان او را یادآور شد، تا اگر میتواند پاسخی به آنها دهد، تا شاید بزرگان از ریختن خون او درگذرند. خسرو به زبانی آمیخته با نکوهشِ شیرویه، برای همة کارها و سیاستهای خود استدلالهایی آورد و به یکایک گناهان چنان پاسخ داد...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.