دفتر درد و دل دفتر | دفتر درد و دل کاربر -Melophile

[Amin~]

«به نام خالق حق»



این دفتر متعلق به کاربر گرام [ -Melophile ] است و هیچکس به جز ایشان اجازه‌ی ارسال زدن در این دفتر را ندارد.
کاربر عزیز، از اینکه محتوی دفترتان را با افراد انجمن به اشتراک می‌گذارید، کمال تشکر را داریم.




|مدیریت تالار سرگرمی|

​

 

[مَتَرْسَکْ-]

شاید اگه من، من نبودم همه‌چیز بهتر پیش می‌رفت.​

 

[مَتَرْسَکْ-]

تقریبا
تمام جورچین رو
تکمیل کردم
تنها تیکه‌ای
که نیست
تویی..
-
سوال پیش میاد، اصلا این جورچین یه انتخاب درسته؟!
خب، درست بودنش مهم نیست.. بودنشه که مهمه.. نبودن اون تیکه‌ست که مهمه..
چون همون یه تیکه می‌تونه آدم رو تا لب مرگ ببره..
اما واقعا اهمیتی داره؟! شاید اگه داشت، هیچوقت اون تیکه گم نمی‌شد.
شایدم یه اهمیت کوچیک داشته باشه، مثلا امتحان کردن؟!
اگه بخوام دنبال دلیل نبودنت بگردم.. کم‌کم خودم هم گم می‌کنم..
پس چرا دست برنمی‌دارم؟!
جوابش اینه: قطعا تو از من مهم تری!
پس تلاشم بیشتر برای توئه، حالا چرا این‌قدر ناتوانم که پیدات کنم؟
شایدم تو قایم موشک بازی کردنت بهتر از منه.. شاید که نه، از هرلحاظ تو از من بهتری؛
پس چرا وارد بازی‌ای می‌شم که می‌دونم بازنده‌ش خودمم؟...​

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[مَتَرْسَکْ-]

روز آخر مدرسه، یه زنگ معلم نداشتیم.. رفتیم تو حیاط نشستیم جرئت حقیقت بازی کنیم..
درسته که آبرو، حیثیت و شرف نداشته‌م همه‌ش پرید؛ اما بازی‌مون اون‌قدرام طنز پیش نرفت..
ازم پرسید، گفتم حقیقت.. خودمو برای هرنوع سوال چرت و مثبتی آماده کرده بودم اما..
پرسید: دوست داری مردم چیو راجع‌بهت درک کنن؟!
صدای همه دراومد که چرا بازیو دارک می‌کنین
اما این واقعا دارکه؟! اتفاقا سوال قشنگی بود..
جوابم این بود که.. اونا فکر می‌کنن من فقط شوخی می‌کنم، درحالی که کاملا جدی‌ام.. کاش یکم جدیم می‌گرفتن..
جالبه، من هیچوقت اینجوری راجع‌به خودم فکر نمی‌کنم.. و واقعا ممنونم از اون آدمایی که باعث میشن بیشتر خودمو کشف کنم.. کل حرفم اینه.. حواستون به این آدما توی زندگی‌تون باشه-​

 

[مَتَرْسَکْ-]

-​

 

[مَتَرْسَکْ-]

واقعا نمی‌فهمم چی میشه که اینجوری میشه..​

 

[مَتَرْسَکْ-]

کاش ناپدید می‌شدم.​

 

[مَتَرْسَکْ-]

اصلا تلاش کردن ارزشی داره؟!
چرا باید به خودم زحمت بدم؟!
چرا باید کاریو شروع کنم که می‌دونم نمی‌تونم؟!
چرا یکم سر عقل نمیام؟!
کاش یکم خوده بیخیالم می‌بودم.. ​

 

[مَتَرْسَکْ-]

جدی جدی همهٔ دوست‌داشتنامو گم کردم..
نه، گم کردن-​

 

[مَتَرْسَکْ-]

حتی پشمای اعصابمم از میزان نبودنش ریخته..​