یکی از پیشگویان #معبد_دلفی به #لایوس گفت در صورتی که از #یوکاسته صاحب فرزندی شود، به دست آن فرزند کشته خواهد شد. پس #لایوس او را به چوپانان سپرد تا در کوه رهایش کنند. اما چوپانان او را به مروپی، همسر #پولیبس سپردند. روزی #اودیپ از کسی شنید که فرزند...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
افسانه اودیپ چون غیبگویان خبر داده بودند که #اودیپ عاقبت شوهر مادرش خواهد شد و پدرش را خواهد کشت او را از تبای طرد کرده روی کوهی گذاشتند و چوپانی او را به شاه #کورینت سپرد. چون از گفته پیشگویان آگاه شد پیوسته از ملاقات پدر و مادر گریزان بود. تا اینکه روزی در تنگه #فوسیس با پدر دچار آمد و ندانسته او را کشت. پس از آن به دروازه شهر تبای رسید و آنجا با #ابوالهول روبرو شد. #ابوالهول از کسانی که عزم ورود به شهر داشتند معمائی میپرسید و هرکس را که از جواب عاجز میماند میبلعید. از #اودیپ پرسید کدام جانور است که بامدادان با چهارپا و در میانه...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
تولد و تقدیر اودیپ #لایوس همسر #یوکاسته و شاه #تبای که از نداشتن وارث در رنج بود، روزی با پیشگوی #معبد_دلفی در این خصوص مشورت میکند. پیشگو برای او توضیح میدهد که این مسئله به ظاهر مصیبت بار در واقع برکتی است از جانب خدایان، زیرا فرزند مقدر شده از پیوند او و همسرش نه تنها او را خواهد کشت که با مادرش نیز ازدواج خواهد نمود و پیشامدهای مصیبت باری را سبب میشود که خانه خرابی آخرین ارمغان آن خواهد بود. از آن پس #لایوس به سبب حفظ جان، بدون کوچکترین توضیحی، از هم بستری با #یوکاسته سرباز میزند.
بعد از ۹ ماه...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
چیستان ابوالهول درست در همین شرایط #اودیپ به تِبای میرسد و به #ابوالهول برمیخورَد. او هیولایی است با سرِ زن و بدن شیر، دُم مار و بالهای پرندگان وحشی. معمای او چنین بود: کدام مخلوق است که صبح با چهار پا، ظهر با دو پا و شبهنگام با سه پا راه میرود؟ معمای دیگری نیز وجود داشت با این شرح: کدام دو خواهرند که یکی دیگری را به دنیا میآورَد و سپس آن دیگری اولی را؟ هیچکدام از اهالی تِبای نمیتوانستند به این چیستانها پاسخ گویند؛ بنابراین، ابوالهول آنها را یکی پس از دیگری میبلعید. در یک نسخهٔ قدیمیتر، گفته میشود که مردم تِبای هر روز در میدان شهر گرد هم جمع میآمدند تا با کمک یکدیگر راهحلی برای سؤالها...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
پادشاهی و تبعید اودیپ
از ازدواج آن دو، دو فرزند پسر به نامهای #پولونیکس و #اتئوکلس و دو فرزند دختر به نامهای #آنتیگونه و #ایسمنه بهوجود میآیند. بعد از یک دوران طولانی و درخشان پادشاهی، شهر #تبای گرفتار طاعون میشود. #اودیپ از #کرِئون میخواهد تا از پیشگوی #معبد_دلفی علت مصیبت را جویا شود و #کرِئون با پاسخ از نزد پیشگو بازمیگردد.
تنها در صورتی که انتقام خون #لایوس گرفته شود، طاعون خاتمه مییابد. #اودیپ اعلام میکند که عامل جنایت...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
پایان زندگی اودیپ
بدین ترتیب قهرمان نابینا، که توسط دخترانش، #آنتیگونه و #ایسمنه همراهی میشود به گدایی و عبادت مشغول میشود. بعد از سالهای طولانی، #تسیوس او را مییابد و به او و دخترانش در قلمرو پادشاهی خود خوشامد میگوید. پیشگویی خبر میدهد کشوری که میزبان مقبرهٔ #اودیپ باشد از طرف خدایان متبرک خواهد شد، بنابراین #کرِئون سعی میکند که #اودیپ در حال مرگ را راضی به بازگشت کند. اما #اودیپ که مورد مهمان نوازی #تسیوس قرار گرفته، درخواست او را نمیپذیرد و میخواهد بعد از مرگ نیز خاکسترش در...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.