نویسندگان، مهندسان روح بشریت هستند.

متفرقه آخرین نامه‌ها

  • نویسنده موضوع بابای دخترش
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 13
  • بازدیدها 277
  • کاربران تگ شده هیچ

بابای دخترش

کاربر فعال
سطح
39
 
ارسالی‌ها
1,284
پسندها
44,671
امتیازها
60,573
مدال‌ها
33
  • نویسنده موضوع
  • #1
توی این تایپک یک‌سری نامه خودکشی جمع آوری شده که گاها نویسنده از علت ترک کردن این دنیا یا نصیحتی برای بازماندگان نوشته است.
 

بابای دخترش

کاربر فعال
سطح
39
 
ارسالی‌ها
1,284
پسندها
44,671
امتیازها
60,573
مدال‌ها
33
  • نویسنده موضوع
  • #2
«و چنین از دنیایی که یا قلبم باید بشکند و یا باید بدل به سرب شود، کوچ می‌کنم.»

-یادداشت خودکشی نیکلاس کامفورت ۱۳ آوریل ۱۷۹۴
 

بابای دخترش

کاربر فعال
سطح
39
 
ارسالی‌ها
1,284
پسندها
44,671
امتیازها
60,573
مدال‌ها
33
  • نویسنده موضوع
  • #3
‏از هیچکس متنفر نیستم. برای دوست داشتن نوشته ام. نمیخواهم، تنها و خسته ام برای همین می روم. دیگر حوصله ندارم. چقدر کلید در قفل بچرخانم و قدم بگذارم به خانه ای تاریک. من غلام خانه های روشنم...

-غزاله علیزاده
 

بابای دخترش

کاربر فعال
سطح
39
 
ارسالی‌ها
1,284
پسندها
44,671
امتیازها
60,573
مدال‌ها
33
  • نویسنده موضوع
  • #4
اکنون می‌خواهم کمی بیشتر بخوابم. نام آن را ابدیت بگذارید.

-جرزی کوزینسکی
 

بابای دخترش

کاربر فعال
سطح
39
 
ارسالی‌ها
1,284
پسندها
44,671
امتیازها
60,573
مدال‌ها
33
  • نویسنده موضوع
  • #5
من شمارا ترک میکنم چون حوصلم سر رفته است، احساس میکنم به اندازه کافی زندگی کرده ام. شما را با تمام دلواپسی هایتان در این فاضلاب دلگیر تنها میگذارم. موفق باشید!

-جرج سندرز
 

بابای دخترش

کاربر فعال
سطح
39
 
ارسالی‌ها
1,284
پسندها
44,671
امتیازها
60,573
مدال‌ها
33
  • نویسنده موضوع
  • #6
باید تمومش کنم. هیچ امیدی برام نمونده. هیچ‌کی مسئول مرگ من نیست. همه‌ش تصمیم خودمه.

-فردی پرایز ۲۹ ژانویه ۱۹۷۷
 

بابای دخترش

کاربر فعال
سطح
39
 
ارسالی‌ها
1,284
پسندها
44,671
امتیازها
60,573
مدال‌ها
33
  • نویسنده موضوع
  • #7
آنگاه که دیگر من از دنیا رفته‌ام، ماه زیبای آوریل موهای خیس از بارانش را پریشان می‌کند و تو دل‌شکسته بر روی پیکر بی‌جان من خم می‌شوی. و من اهمیتی نمی‌دهم. چرا که می‌خواهم در آرامش به‌سر برم. به‌سان درختان سرسبز، هنگاهی که قطرات باران شاخه‌های نازکشان را خم می‌کند. و من ساکت‌تر و سنگ‌دل‌تر از اکنونِ تو خواهم بود.


-سارا تیسدیل ۲۹ ژانویه ۱۹۳۳
 

بابای دخترش

کاربر فعال
سطح
39
 
ارسالی‌ها
1,284
پسندها
44,671
امتیازها
60,573
مدال‌ها
33
  • نویسنده موضوع
  • #8
احساس می‌کنم باز به یکی از حمله‌های دیوانگی‌ام نزدیک می‌شوم. دیگر نمی‌توانم به این وضعیت وحشتناک ادامه دهم. این بار بهبود نخواهم یافت. صداهایی در سرم می‌شنوم و نمی‌توانم روی نوشته‌هایم تمرکز کنم. تا به حال مبارزه کرده‌ام ولی دیگر نمی‌توانم.

-آدلین ویرجینیا وولف ۲۸ مارچ ۱۹۴۱
 

بابای دخترش

کاربر فعال
سطح
39
 
ارسالی‌ها
1,284
پسندها
44,671
امتیازها
60,573
مدال‌ها
33
  • نویسنده موضوع
  • #9
خدانگهدار، دوست من! خدانگهدار/ تو در قلب من خواهی بود، عزیز من/ جدایی مقرر شده‌است/ و ملاقاتی در آینده را نوید می‌دهد.

-سرگئی الکساندر یسنین در ۲۸ دسامبر ۱۹۲۵
 

بابای دخترش

کاربر فعال
سطح
39
 
ارسالی‌ها
1,284
پسندها
44,671
امتیازها
60,573
مدال‌ها
33
  • نویسنده موضوع
  • #10
خداحافظ همگی!


-هارولد هرت کرین در ۲۷ دسامبر ۱۹۳۲
 

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 1, کاربر: 0, مهمان: 1)

عقب
بالا