داستان داستان فارسی | عروسک آنابل

  • نویسنده موضوع امین؛
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 0
  • بازدیدها 63
  • کاربران تگ شده هیچ

امین؛

مدیر ارشد
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
تاریخ ثبت‌نام
6/1/22
ارسالی‌ها
13,771
پسندها
49,302
امتیازها
96,908
مدال‌ها
158
سطح
51
 
  • نویسنده موضوع
  • مدیرکل
  • #1
مادری یک عروسک از مغازه دست دوم فروشی برای دخترش که دانشجوی پرستاری بود به عنوان هدیه تولد خرید. دختر که نامش دُنا بود عروسک را خیلی دوست داشت و در آپارتمان مشترک خود و دوستش آنجی نگهداری می‌کرد، اما خیلی زود ماهیت عجیب عروسک برای آن‌ها آشکار گردید و اتفاقات عجیبی برای آن‌ها رخ داد.
عروسک آنابل در ابتدا کار‌های کوچکی مانند تکان دادن دست‌هایش و افتادن از روی صندلی به زمین انجام می‌داد که دُنا و انجی می‌توانستند آن را توجیه کنند. اما کم‌کم این حرکات افزایش یافت تا جایی که این عروسک کار‌هایی انجام داد که از توجیه به دور بود و طولی نکشید که امور از کنترل خارج شد.
لو نزدیک‌ترین دوست دنا و آنجی نسبت به عروسک بدبین بود و حس می‌کرد این عروسک توسط روح تسخیر شده است، اما آنجی و دنا به حرف‌های او...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : امین؛
عقب
بالا