- ارسالیها
- 3,498
- پسندها
- 27,922
- امتیازها
- 58,173
- مدالها
- 27
- نویسنده موضوع
- #1

باید اعتراف کرد که از زمان فروید بدینسو رابطهی هنر و روانکاوی رابطهای توأمان تنگاتنگ و معضل بوده است. همهکس میداند که هریک از این حوزهها رهآوردهای بینظیری برای دیگری داشته، اما گاهی روانکاوی متهم شده که چنان به شرح احوال هنرمندان پرداخته و نظریات بالینی خود را بیمحابا بر آثار هنری و ادبی اعمال کرده که لاجرم از درک مفهوم اثر هنری یا نسبت آن با دغدغههای اساسی حوزهی زیباشناسی درمانده است. آیا چنین است؟ بهراستی، لکان، که بیتردید شیفتهی هنر آوانگارد است اما همزمان در دل نظریهای کار میکند که علیرغم انقلابیبودن روحی کلاسیک دارد، در باب تلقی جدید از اصطلاح «اثر هنری» چگونه...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
آخرین ویرایش توسط مدیر