پیرمرد، چشم ما بود...

  • نویسنده موضوع Hope
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 0
  • بازدیدها 60
  • کاربران تگ شده هیچ

Hope

ناظر ارشد رمان + منتقد ترجمه
پرسنل مدیریت
ناظر ارشد رمان
تاریخ ثبت‌نام
22/11/21
ارسالی‌ها
3,821
پسندها
20,431
امتیازها
53,173
مدال‌ها
44
سطح
32
 
  • نویسنده موضوع
  • پرسنل مدیریت
  • #1

پیرمرد، چشم ما بود...​

محسن سوهانی*: سر سوزنی بددلی، دشمنی و کین‌ورزی در بساط نداشت. سراسر مهر بود و ادب. اهل انس بود و انسانیت. مرامش مردم‌داری، ذاتش پدرانگی و رسمش امیدواری. محال بود کسی را نام ببرد و پسوند «عزیز» از دهانش بیفتد. با اینکه در کار جدیتی کم‌نظیر داشت، اما اگر مثلا در اوج عصبانیت می‌خواست شاگردی را تأدیب، یا حتی در کلام از روی خشم، بدترین نامردمان یاد کند، باز هم «فلانی عزیز» خطابش می‌کرد.

استاد، یا آن‌طور که بچه‌ها صدایش می‌زدند؛ «حاجی منوچهری»، گنجینه شریف و نازنینی از هنر و معرفت بود که مصاحبت مغتنمی داشت. تاریخ شفاهی و راوی ناگفته‌ها. کافی بود پای خاطراتش بنشینی تا از جهانی تجربه حظ ببری و نکته‌ها بیاموزی...

تئاتر و تلویزیون را دوست داشت...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Hope

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 1, کاربر: 0, مهمان: 1)

عقب
بالا