- ارسالیها
- 82
- پسندها
- 669
- امتیازها
- 3,678
- مدالها
- 6
- نویسنده موضوع
- #1
در سال ۱۶۱۷، شوهر «الیزابت دِ رانفینگ» از دنیا رفت و یک پزشک محلی که بعدها به جرم جادوگری در آتش سوزانده شد به الیزابت علاقمند شد و از وی خواستگاری نمود. الیزابت دست رد به سینه این پزشک زد و پیشنهاد ازدواجش را قبول نکرد. این پزشک که ید طولایی در ساخت معجونهای عجیب و غریب دارویی داشت شروع به ساخت معجونهایی کرد تا با خوراندن آنها به الیزابت، او را عاشق خودش کند. همانگونه که انتظار میرفت این شربتهای عشق، الیزابت را نه تنها عاشق این پزشک نکرد بلکه زمینهساز ایجاد رفتارهای عجیبی در این زن بیچاره شد.
این رفتارها به اندازهای عجیب و غیرطبیعی بودند که دیگر اطبا از بهبود الیزابت قطع امید کردند و مدعی شدند که او جنی شده است. در نتیجه اطرافیان الیزابت برای درمان به دنبال جنگیر رفتند.
این رفتارها به اندازهای عجیب و غیرطبیعی بودند که دیگر اطبا از بهبود الیزابت قطع امید کردند و مدعی شدند که او جنی شده است. در نتیجه اطرافیان الیزابت برای درمان به دنبال جنگیر رفتند.