متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

کتاب کتابخانه بعد میانه | مجموعه کتاب ترس و لرز کتاب هجدهم هیولا

  • نویسنده موضوع پرینز
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 0
  • بازدیدها 86
  • کاربران تگ شده هیچ

پرینز

پرسنل مدیریت
مدیر بُعد میانه
سطح
21
 
ارسالی‌ها
5,003
پسندها
14,159
امتیازها
54,473
مدال‌ها
24
سن
30
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #1
556340.jpg

مجموعه ترس و لرز واقعا پشت خواننده را می لرزاند. در هر یک از داستان های این مجموعه، با چند دختر و پسر کنجکاو و شجاع آشنا می شوید و پا به پای آنها، ماجراهای ترسناکی را پشت سر می گذارید. خانم ماآرف از پشت میزش آمد بیرون، پاهای برهنه و خیسش روی موکت شلپ شلپ صدا کرد. چند بار دور من چرخید و با چشم های قهوه ای اش، مرا با اشتها برانداز کرد. شکمش با صدای بلند، با صدای شبیه خالی شدن آب وان حمام، قار و قور کرد و مرا از جا پراند. - شما نباید این کارو بکنید! این .... کار انسانی نیست! معلم جدید من نیشش را بازتر کرد و گفت: من که انسان نیستم. هیولام!​
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Amin~

موضوعات مشابه

عقب
بالا