نقد و بررسی نقد رمان زندگی نفرینی عسلی |حسنا (هکر قلب) كاربر انجمن يك رمان

[حسنا(هکرقلب)]

نام رمان: زندگی نفرینی عسلی
نام نویسنده : هکر قلب (حسنا)
ژانر:تخیلی، اجتماعی، پلیسی، جنایی، عاشقانه، طنز، ترادژی، ماجراجویی، تاریخی، معمایی


خلاصه :
نویسنده ای که نفرین شخصیت های داستانش می‌شود و ماجراهای زیادی در پیش رو دارد...

یشگفتار:
این رمان داستان متفاوت از شخصیت های رمان های دیگر است. به علاوه قسمتی از شخصیت های هری پاتر با داستانی متفاوت .
این رمان از فن فیکشن هری پاتر و دیوانه ای در شهر بهره گرفته شده است.
لینک رمان:
در حال تایپ - رمان زندگی نفرینی عسلی | حسنا (هکرقلب) کابر انجمن یک رمان

 

[F.Śin]

با عرض سلام خدمت نویسنده ی عزیز ، ورود شما به تاپیک نقد که نشانی از نقد پذیری و علاقه مندی شما به پیشرفت قلمتان است را تبریک می گوییم .
لطفا قبل از شروع فعالیت در تاپیک نقد ، قوانین بخش را مطالعه فرمایید .

*قوانین نقد*

توجه فرمایید که این چنین پیام ها اسپم محسوب میشوند و لازم است در صورت مشاهده ، پیام مربوطه را به
کادر مدیریت بخش...​

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[phantom.hive]

با سلام...

نام رمان: کمی طولانی بود و به آسونی نمی‌شد فهمید چی به چیه! از نام رمان می‌شد این برداشت رو کرد که شخصیت اصلی نفرین شده و این نفرین شدگی، چیزی خوب براش به همراه داره و مجموع اینها می‌شه زندگی نفرینی عسلی.

مقدمه: مقدمه خوب بود و با موضوع رمان مرتبط بود.

متن: باور پذیری به شدت کم بود! برای مثال، در اول رمان اینطور به نظر میاد که حسنا به تازگی با میثاق آشنا شده اما در ادامه توی دیالوگ‌هاشون اینجور برداشت می‌شه که آشنایی چندان کمی هم باهم ندارن به علاوه، آخه کدوم آدم عاقلی سه تا بچه‌هاش رو می‌سپاره دست یه غریبه؟!
اینجا هنوز جای کار داره.

روند: روند رمان سریع و خوب بود و از خسته کننده بودنش جلوگیری می‌کرد. دوست داشتم‌.

موفق باشین نویسنده‌ی...

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[حسنا(هکرقلب)]

با سلام...

نام رمان: کمی طولانی بود و به آسونی نمی‌شد فهمید چی به چیه! از نام رمان می‌شد این برداشت رو کرد که شخصیت اصلی نفرین شده و این نفرین شدگی، چیزی خوب براش به همراه داره و مجموع اینها می‌شه زندگی نفرینی عسلی.

مقدمه: مقدمه خوب بود و با موضوع رمان مرتبط بود.

متن: باور پذیری به شدت کم بود! برای مثال، در اول رمان اینطور به نظر میاد که حسنا به تازگی با میثاق آشنا شده اما در ادامه توی دیالوگ‌هاشون اینجور برداشت می‌شه که آشنایی چندان کمی هم باهم ندارن به علاوه، آخه کدوم آدم عاقلی سه تا بچه‌هاش رو می‌سپاره دست یه غریبه؟!
اینجا هنوز جای کار داره.

روند: روند رمان سریع و خوب بود و از خسته کننده بودنش جلوگیری...

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[Farzaneh.Rezvani]

نویسنده‌ی عزیز به دلیل رفتن رمان به متروکه و برای جلوگیری از ارسال اسپم، این تاپیک قفل می‌شود؛ در صورت ادامه‌ یافتن رمان به مدیران برای باز کردن تاپیک نقدتان اطلاع بدهید.

مدیریت تالار نقد