دنباله دار یکی از افکار فانتزی دوران کودکیت رو تعریف کن!

[nahlan]

یکی از افکار فانتزی دوران کودکیت رو تعریف کن!!


من همیشه فکر می‌کردم با مریم مقدس نسبت خونی دارم

 

[spring<]

مننن فکر میکردم اگه تو دستشویی صلوات بفرستم چاه دستشویی باز میشه منو میخورهینی اینو مامانم بچگی غیرمستقیم کرده بود تو مخم

 

[ᎴᏋᏝᏗᏒᏗᎷ]

کارتن سیندرلا خیلی جذاب بود برام، خصوصا اون کفشش، اخه
عینهو کفش سیندرلا خوشگلترشو خواهرم داش... خبردارشدم خواهر ناتنی سیندرلا هم خوشبخت شد... وماهنو اندرخم یه کوچه ایم...
و شخصیت زورو... حتی لباس مشابهشم میساختم هنر آفرینی میکردم...

 

[L.latifi❁]

یکی از افکار فانتزی دوران کودکیت رو تعریف کن!!


من همیشه فکر می‌کردم با مریم مقدس نسبت خونی دارم

فکر میکردم نی نی هارو از بازار میخرن مامانا

 

[Mozhim]

میگفتم آسمون سفته یا نرم . و به طرز عجیبی من الان که یادم میاد تو بچگی همیشه به دنیای موازی فکر میکردم . به دنیایی ک همه چیزش برعکس دنیای مت باشه . فقط اون زمان اسم اون دنیا رو نمیدونستم و حتی نمیدونستم که فرضیه دنیای موازی وجود دارع

 

[Azadeh✿]

شوالیه بودن هنوزم فانتزیمه

 

[fateme_sa]

فکر میکردم اگه برای کسی فاتحه بفرستم ثوابش تقسیم بر دو میشه نصف میمونه برای خودم

 

[بی تاب]

میخواستم دزد بشم.
برای همینم هزاران چیز از مغازه‌ها دزدیدم دوران بچگی
البته هنوزم دوست دارم دزد بشما ولی نه دزد افتابه و لپ لپ و ضبط ماشین و اینا دزدیا باحال:)

 

[سارابـهار❁]

یکی از افکار فانتزی دوران کودکیت رو تعریف کن!!


من همیشه فکر می‌کردم با مریم مقدس نسبت خونی دارم

فکر میکردم عروسکا احساس دارن

 

[•|DADA BUG|•]

فکر میکردم قاصدکا آرزومونو میبرن تو آسمون
حتمنم باید برن تو اسمون تو نورخورشید گم بشن
اگ بیوفتن زمین قبول نیسو براورده نمیشه