متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

مباحث متفرقه «آیزاک آسیموف» را بهتر بشناسیم

Ghasedak.

پرسنل مدیریت
مدیر تالار کتاب
سطح
13
 
ارسالی‌ها
1,041
پسندها
3,074
امتیازها
19,173
مدال‌ها
15
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #1
«آیزاک آسیموف» بیش از هر چیز به دلیل خلق رمان های «علمی تخیلی» همچون مجموعه های «بنیاد» و «ربات» شناخته می شود، اما این نویسنده ی توانا و پرکار همچنین صدها اثر دیگر از جمله داستان های معمایی، داستان های کوتاه، راهنماهای علمی، مقاله ها و حتی یک کتاب طنزآمیز را به رشته ی تحریر درآورده است. علاوه بر این، او در ساخت مجموعه ی «پیشتازان فضا» (Star Trek) نیز به عنوان مشاور علمی با عوامل سازنده همکاری داشت. در این مطلب قصد داریم حقایقی جالب را درباره ی زندگی این نویسنده ی پیشگام آمریکایی با هم مرور کنیم.
 

Ghasedak.

پرسنل مدیریت
مدیر تالار کتاب
سطح
13
 
ارسالی‌ها
1,041
پسندها
3,074
امتیازها
19,173
مدال‌ها
15
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #2

تولد در خانواده ای مهاجر


«آسیموف» در حدود سال 1920 در شهر «پتروویچی» در روسیه ی کنونی به دنیا آمد. او سه ساله بود که خانواده اش به ایالات متحده مهاجرت کردند. پدر «آسیموف» پس از چند سال زندگی در «بروکلین»، توانست از شغل های غیرمعمول و مختلفی که داشت، پول لازم برای خریدن یک شیرینی فروشی را تهیه کند و آن را بخرد. پس از آن و در خلال دهه ی 1930، پدرش چندین مغازه ی شیرینی فروشی دیگر را در «بروکلین» بخرد. «آیزاک» به همراه پدرش و خواهرش در سال 1928 شهروندی ایالات متحده را گرفتند.

برونوفسکی آهی کشید و گفت: «شاید، ولی دارن این کار رو از طریق هوش من انجام می دن که به نظر خودم گاهی برتر از هوش عادی انسانه؛ اما نه اون قدرها. گاهی توی تاریکیِ شب، بیدار می...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

Ghasedak.

پرسنل مدیریت
مدیر تالار کتاب
سطح
13
 
ارسالی‌ها
1,041
پسندها
3,074
امتیازها
19,173
مدال‌ها
15
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #3

علاقه مندی به داستان های علمی تخیلی


«آسیموف» در 9 سالگی شروع به کار در مغازه های پدرش کرد. پدرش از او انتظار داشت که ساعت های طولانی را به کار اختصاص دهد و «آیزاک» همیشه مجبور بود صبح ها زود از خواب بیدار شود و شب ها دیر به خانه برود تا از پس اداره ی مغازه ها برآید. اما در مغازه های پدر، علاوه بر شیرینی و آب نبات، مجله های مختلف نیز به فروش می رسید و «آیزاک» جوان به هنگام کار، همه ی داستان های علمی تخیلی را که در صفحات این مجله ها وجود داشت، می خواند و به همین ترتیب، به تدریج عاشق این ژانر تخیل برانگیز شد.
 

Ghasedak.

پرسنل مدیریت
مدیر تالار کتاب
سطح
13
 
ارسالی‌ها
1,041
پسندها
3,074
امتیازها
19,173
مدال‌ها
15
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #4

شکست های ابتدایی در تحصیلات


«آسیموف» در 15 سالگی برای حضور در «کالج کلمبیا» ثبت نام کرد اما با پاسخ منفی رو به رو شد. او در عوض به «کالج سث لو جونیور» رفت که رابطه ی نزدیکی با «کالج کلمبیا» داشت. اما طولی نکشید که این کالج بسته شد و «آسیموف» به «کلمبیا» انتقال یافت. او در سال 1939 در همین کالج، مدرک خود در رشته ی شیمی را دریافت کرد. «آسیموف» که امیدوار بود پزشک شود، برای حضور در پنج مدرسه ی پزشکی در نیویورک اقدام کرد اما هر بار، دست رد به سینه ی او زدند. او همچنین برای ادامه ی تحصیل در رشته ی شیمی در دانشگاه «کلمبیا» ثبت نام کرد اما این بار نیز، خبری از جواب مثبت نبود.
 

Ghasedak.

پرسنل مدیریت
مدیر تالار کتاب
سطح
13
 
ارسالی‌ها
1,041
پسندها
3,074
امتیازها
19,173
مدال‌ها
15
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #5

دوران موفقیت در دانشگاه


علیرغم شکست های ابتدایی در مسیر تحصیلات، «آسیموف» پله پله خود را در دنیای آکادمیک بالا کشید و پس از مدتی کار پژوهشی در دانشگاه «کلمبیا»، به عنوان مدرس «بیوشیمی» در مدرسه ی پزشکی دانشگاه «بوستون» مشغول به فعالیت شد. کلاس های او محبوب و پرطرفدار بودند و «آسیموف» ظرف چند سال، به سِمَت «استادیاری» رسید. او در این دوران همچنین در نوشتن کتابی به نام «بیوشیمی و متابولیسم انسان» همکاری کرد. «آسیموف» اما در سال 1958، تدریس در دانشگاه را کنار گذاشت تا به شکل کامل بر نوشتن داستان های علمی تخیلی تمرکز کند. مدت ها بعد و در سال 1979، دانشگاه «بوستون» مقام «استاد تمام» را به او اعطا کرد.


«اگه این طوره، پس چرا شما بازی بیلیارد...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

Ghasedak.

پرسنل مدیریت
مدیر تالار کتاب
سطح
13
 
ارسالی‌ها
1,041
پسندها
3,074
امتیازها
19,173
مدال‌ها
15
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #6

استفاده از نام مستعار «پال فرنچ»


«آسیموف» در دهه ی 1950، مجموعه ای متشکل از 6 رمان علمی تخیلی برای کودکان نوشت و در آن ها از نام مستعار «پال فرنچ» استفاده کرد. این کتاب ها که مجموعه ی Lucky Starr نام گرفتند، به ماجراجویی های شخصیتی به نام «دیوید لاکی استار» در سراسر منظومه ی شمسی می پردازند. از آن جایی که ناشر امیدوار بود این مجموعه را به یک سریال تلویزیونی تبدیل کند، «آسیموف» از نام مستعار استفاده کرد تا در صورتی که اقتباس تلویزیونی خوب از آب درنیامد، وجهه و نام واقعی او آسیبی نبیند! اما در نهایت، آن سریال تلویزیونی هیچ وقت به وجود نیامد، و اکنون روی برخی از کتاب های مجموعه ی Lucky Starr، هم نام «پال فرنچ» به چشم می خورد و هم «آیزاک آسیموف».
 

Ghasedak.

پرسنل مدیریت
مدیر تالار کتاب
سطح
13
 
ارسالی‌ها
1,041
پسندها
3,074
امتیازها
19,173
مدال‌ها
15
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #7

همکاری با مجموعه «پیشتازان فضا»


«آسیموف» در سال 1966 مقاله ای انتقادی نوشت و در آن بیان کرد که فیلم ها و سریال های علمی تخیلی در آن زمان—از جمله Star Trek—دقت چندانی در به تصویر کشیدن جهان علمی تخیلی نداشتند. خالق «پیشتازان فضا»، «جین رودنبری» نامه ای به «آسیموف» نوشت و از خودش و برنامه اش دفاع کرد. «رودنبری» پس از اذعان به این که خودش یکی از طرفداران سرسخت آثار «آسیموف» بوده، توضیح داد که عوامل سازنده ی «پیشتازان فضا» از چندین مشاور علمی استفاده می کردند تا از صحت موضوعات علمی اطمینان حاصل کنند. او نامه ی خود را با این گفتن این نکته به پایان رساند که Star Trek طیفی جدید از مخاطبین را به طرفداران داستان های علمی تخیلی تبدیل خواهد کرد؛ مخاطبینی که کتاب...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

Ghasedak.

پرسنل مدیریت
مدیر تالار کتاب
سطح
13
 
ارسالی‌ها
1,041
پسندها
3,074
امتیازها
19,173
مدال‌ها
15
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #8

ابداع واژه ی «رباتیک»


نویسنده ای اهل چک به نام «کارل چاپک»، واژه ی «ربات» را اولین بار در نمایشنامه ی خود در سال 1921 به مخاطبین معرفی کرد. این کلمه که از واژه ای متعلق به زبان های اسلاوی به معنی «برده» مشتق شده بود، ماشین های انسان نمایی را توصیف می کرد که در خط مونتاژ کارخانه ها کار می کردند. اما در سال 1941 «آسیموف» با داستان کوتاه خود به نام «دروغگو»، به اولین شخصی تبدیل شد که از کلمه ی «رباتیک» استفاده می کرد؛ کلمه ای که به تکنولوژی های به کار رفته در ربات ها اشاره دارد.

یک سال بعد، او داستان کوتاه دیگری را با نام «حیله» نوشت و در آن، «قوانین سه گانه ی رباتیک» را برای مخاطبین تشریح کرد. طبق این قوانین، یک ربات نمی تواند به انسان ها صدمه...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

Ghasedak.

پرسنل مدیریت
مدیر تالار کتاب
سطح
13
 
ارسالی‌ها
1,041
پسندها
3,074
امتیازها
19,173
مدال‌ها
15
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #9

ترس از ارتفاع و هواپیما



«آسیموف» مردی کاملا عقل گرا بود، اما هیچ وقت نتوانست دلیل منطقی دو مورد از بزرگترین ترس هایش را درک کند: ترس از ارتفاع و پرواز. در اوایل دهه ی سوم زندگی «آسیموف»، دو تجربه ی هراس انگیز در ترن های هوایی باعث شد او بفهمد که ترس از ارتفاع یا «آکروفوبیا» دارد؛ و متأسفانه هر دوی این تجربه ها در قرارهای عاشقانه رقم خوردند! «آسیموف» در شرح حال خود درباره ی این اتفاقات می نویسد:

به خاطر چیزهایی که در فیلم ها در این باره دیده بودم، فکر می کردم که دختر جیغ خواهد کشید و دستم را محکم خواهد گرفت؛ اتفاقی که به نظرم خیلی می توانست لذت بخش باشد. اما اینگونه نشد. این من بودم که با ترس جیغ می زدم و تلاش می کردم او را بگیرم، در حالی که...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

Ghasedak.

پرسنل مدیریت
مدیر تالار کتاب
سطح
13
 
ارسالی‌ها
1,041
پسندها
3,074
امتیازها
19,173
مدال‌ها
15
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #10

ملاقات با همسر دوم هنگام امضای کتاب


«آسیموف» در سال 1942 با اولین همسرش «گرترود» ازدواج کرد و از او صاحب دو فرزند شد. همانگونه که خودش بیان می کند، ازدواج آن ها به تدریج شروع به فروپاشی کرد: «موضوع این است که دلخوری ها بیشتر می شوند، شکاف ها کم کم غیر قابل حل به نظر می رسند، و تمایل به بخشش کمتر شده و با جذابیت کمتری صورت می گیرد.»
«آسیموف» در سال 1956 مشغول امضای کتاب هایش برای مخاطبین بود که «جنت جپسون» را ملاقات کرد، زنی روانشناس و یکی از طرفداران آثار او. آن ها سال ها بعد نیز دوباره یکدیگر را در یک گردهمایی ادبی ملاقات کردند. پس از آن، رابطه ای دوستانه میان آن ها شکل گرفت و وقتی در سال 1970، «آسیموف» و «گرترود» از هم جدا شدند، «جپسون» به «آسیموف»...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
عقب
بالا