- ارسالیها
- 4,084
- پسندها
- 9,035
- امتیازها
- 41,473
- مدالها
- 25
- نویسنده موضوع
- #1
زن جوان در حالی که اشک های گرم پهنای صورتش را خیس کرده بود وارد کلانتری شد. او که دلهره عجیبی داشت و هراس ونگرانی در چهره اش موج می زد، ملتمسانه از نیروهای انتظامی خواست تا دخترش را از افکار وحشتناکی نجات دهند که مدتی است به گوشه گیری روآورده و ...
به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، لحظاتی بعد نوجوان 17 ساله به اتاق مشاور و مددکار اجتماعی هدایت شد و پس از دقایقی گفت و گو های روان شناختی، اشک ریزان فریاد زد از همه متنفرم، از این گرگ های خیابانی که زندگی ام را بر باد داده اند نفرت دارم و دیگر نمی خواهم در این دنیای کثیف زندگی کنم.
ین دختر نوجوان پس از آن که به آرامش نسبی رسید درباره سرگذشت خود گفت: دختری تک فرزند هستم و به همین دلیل از آغاز دوران نوجوانی دوست داشتم متفاوت تر از دیگران...
به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، لحظاتی بعد نوجوان 17 ساله به اتاق مشاور و مددکار اجتماعی هدایت شد و پس از دقایقی گفت و گو های روان شناختی، اشک ریزان فریاد زد از همه متنفرم، از این گرگ های خیابانی که زندگی ام را بر باد داده اند نفرت دارم و دیگر نمی خواهم در این دنیای کثیف زندگی کنم.
ین دختر نوجوان پس از آن که به آرامش نسبی رسید درباره سرگذشت خود گفت: دختری تک فرزند هستم و به همین دلیل از آغاز دوران نوجوانی دوست داشتم متفاوت تر از دیگران...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.