- ارسالی‌ها
- 2,142
- پسندها
- 5,477
- امتیازها
- 28,973
- مدال‌ها
- 16
- نویسنده موضوع
- #1
اوکولوتسویک
روزی روزگاری، روستاییان یک احمق محلی را که بچه ها را می کشت، به دستگیر کردند. پاهای مرد دیوانه را شکستند و او را در یک چاه قدیمی انداختند.از آن زمان، یک سری ناپدید شدن‌ها در روستا آغاز شد.در ابتدا موجود، کودکان را با خود برد، سپس بزرگسالان شروع به ناپدید شدن کردند. در نزدیکی چاه، تکه‌هایی از لباس‌هایشان پیدا می‌شد و کسانی که به این مکان نزدیک می‌شدند، صدای نصب شدن چیزی را را می‌شنیدند، همچنین صدایی بسیار ارام که گویا صدایی نباشد، سعی می‌کرد صحبت کند را شنیدند.
مردم از ترسشان به سرعت از این روستا خارج شدند و آنجا متروکه ماد همچنین در مورد این موجود باید گفت او هنوز از چاهی به چاه دیگر راه می‌رود و انسان‌ها را شکار می‌کند.
منبع: پینترست
[ATTACH...
آخرین ویرایش
