- ارسالیها
- 13,187
- پسندها
- 33,783
- امتیازها
- 96,874
- مدالها
- 70
- نویسنده موضوع
- مدیرکل
- #1
سال انتشار: ۱۹۰۴
این داستان دقیقاً همان چیزی است که میتوان از ام.آر. جیمز انتظار داشت. یک فرد آکادمیک بیتجربه و جوان یک شیء قیمتی (سوتی برنز در ساحلی ریگدار) را از زیر زمین بیرون میآورد. نیرویی باستانی و ناشناخته آزاد میشود (در یک اتاق دوخوابه در مهمانخانهی گلوب (Globe Inn)). فلاکتی که ابعاد آن به صورت زیرپوستی و تدریجی معلوم میشود، خاصیت داستانهای جیمز است؛ پیکری سفید که پشت یک پنجره مشاهده میشود و تختی که به تازگی مرتب شده، به اجزای معمایی بزرگ تبدیل میشوند. بهشخصه اولین بار که داستان را خواندم، با توصیف «چهرهای وحشتناک، فوقالعاده وحشتناک از جنس پارچهی مچالهشده» زهرهترک شدم. با این حال، کتاب «داستانهای اشباح ام.آر. جیمز» من آنقدر از شدت استفاده شدن کهنه به...
این داستان دقیقاً همان چیزی است که میتوان از ام.آر. جیمز انتظار داشت. یک فرد آکادمیک بیتجربه و جوان یک شیء قیمتی (سوتی برنز در ساحلی ریگدار) را از زیر زمین بیرون میآورد. نیرویی باستانی و ناشناخته آزاد میشود (در یک اتاق دوخوابه در مهمانخانهی گلوب (Globe Inn)). فلاکتی که ابعاد آن به صورت زیرپوستی و تدریجی معلوم میشود، خاصیت داستانهای جیمز است؛ پیکری سفید که پشت یک پنجره مشاهده میشود و تختی که به تازگی مرتب شده، به اجزای معمایی بزرگ تبدیل میشوند. بهشخصه اولین بار که داستان را خواندم، با توصیف «چهرهای وحشتناک، فوقالعاده وحشتناک از جنس پارچهی مچالهشده» زهرهترک شدم. با این حال، کتاب «داستانهای اشباح ام.آر. جیمز» من آنقدر از شدت استفاده شدن کهنه به...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.