- ارسالیها
- 13,187
- پسندها
- 33,783
- امتیازها
- 96,874
- مدالها
- 70
- نویسنده موضوع
- مدیرکل
- #1
سال انتشار: ۱۹۴۸
در «تسخیر عمارت هیل» (The Haunting of Hill House)، شرلی جکسون، نویسندهی بدون همتا، ترسناکترین جملهی ادبیات وحشت را نوشت. («خدایا! دست کی رو گرفته بودم؟»). در نظر من، «لاتاری»، وحشتناکترین داستان اوست. این داستان در یک روز روشن تابستانی در یک دهکده آغاز میشود. کودکان خندهکنان در حال بازی کردن با سنگ هستند و اهالی دهکده نیز دور یک جعبه جمع میشوند. پیرمردی به نام وارنر (Warner) میگوید: «لاتاری در ژوئن یعنی کشت حاصلخیز ذرت…». «لاتاری» حکایت جکسون از ایمان کورکورانه است، حکایتی که در آن هیچ برندهای وجود ندارد. دلیل وقوع اتفاق داخل داستان هرچه که باشد – مذهب رسمی، مجازات قصاص، غوغاسالاری – حکایت نهفته در قلب داستان هم حقیقی به نظر میرسد، هم در کمال تاسف در...
در «تسخیر عمارت هیل» (The Haunting of Hill House)، شرلی جکسون، نویسندهی بدون همتا، ترسناکترین جملهی ادبیات وحشت را نوشت. («خدایا! دست کی رو گرفته بودم؟»). در نظر من، «لاتاری»، وحشتناکترین داستان اوست. این داستان در یک روز روشن تابستانی در یک دهکده آغاز میشود. کودکان خندهکنان در حال بازی کردن با سنگ هستند و اهالی دهکده نیز دور یک جعبه جمع میشوند. پیرمردی به نام وارنر (Warner) میگوید: «لاتاری در ژوئن یعنی کشت حاصلخیز ذرت…». «لاتاری» حکایت جکسون از ایمان کورکورانه است، حکایتی که در آن هیچ برندهای وجود ندارد. دلیل وقوع اتفاق داخل داستان هرچه که باشد – مذهب رسمی، مجازات قصاص، غوغاسالاری – حکایت نهفته در قلب داستان هم حقیقی به نظر میرسد، هم در کمال تاسف در...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.