متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

داستان کودکانه داستان کودک مصور درخت خاطره

  • نویسنده موضوع YEGANEH SALIMI
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 0
  • بازدیدها 124
  • کاربران تگ شده هیچ

YEGANEH SALIMI

پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
سطح
19
 
ارسالی‌ها
2,797
پسندها
9,378
امتیازها
33,973
مدال‌ها
30
  • نویسنده موضوع
  • مدیرکل
  • #1

نیلسون و نلی خیلی دوست دارن که همراه پدربزرگشون به پارک برن! اونا بابابزرگشون رو خیلی خیلی دوست دارن!

the-memory-tree-story-2

ولی بابابزرگ خیلی مریضه و توی بیمارستان بستریه و همیشه چشم‌هاش بسته است! دستگاه کنار تخت بابابزرگ میگه:
بیپ! بیپ! بیپ!
نلی از مادرش میپرسه:
چرا پدربزرگ نمیتونه با من شعر بخونه؟
مامان میگه:
بابابزرگ هنوز میتونه صدای تو رو بشنوه! قلب اون داره با تو آواز میخونه!
the-memory-tree-story-3

توی خونه، نیلسون و نلی پشت پنجره منتظرن!
مامان و بابا خیلی طولانی توی بیمارستان...​
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش
امضا : YEGANEH SALIMI

موضوعات مشابه

عقب
بالا