گفتمان‌آزاد گفتمان آزاد رمان چشمان قرمز اشک نریخته | سارا حیدریان کاربر انجمن یک رمان

[SARA_HEYDARYAN]

به نام آنکه جان را فکرت آموخت

خلاصه: دختری که در ناتمام شده‌ی قصه‌هایش سر می‌کند. از اجباری ناتمام، اشک او فرو نمی‌ریزد بلکه چُنان خون قرمز، در کالبد چشمانش نمایان می‌شود. خانواده‌ای که گریان به دامنش آویخته‌اند!

سخن نویسنده: این رمان بر اساس زندگینامه یک دوست به نگارش در آمده است.


موضوع 'رمان چشمان قرمز اشک نریخته | سارا حیدریان کاربر انجمن یک رمان' در حال تایپ | رمان چشمان قرمز اشک نریخته | سارا حیدریان کاربر انجمن یک رمان​

 

[BAMDAD TAHERI]

سلام خانم حیدریان عزیز و محترم
جسارت نباشه البته
من باوجود اینکه میدونم در حال تکمیل و نگارش رمان چشم‌هایش قرمز ... هستید و با مطالعه همین چند بخش یا فصل نوشته شده ، ابتدا انتخاب ژانر تراژدی برام جالب بود و زیرا کمرت نویسنده ای جرات انتخاب این ژانر را داره البته دیدم نویسنده یا علاقمند به نویسنده گانی ( مرد یا آقا یا مذکر ) که تصمیم به نوشتن و خلق اثری مشابه را دارند و بین راه ناتمام و ناتوان بی خیال شده بودند ، دقیقا برعکس خانم های نویسنده {{{{این معنی دفاع و تعریف و تایید شخصی من از قضاوت توانایی آقایان و بانوان نیست}}}}
اما نمی‌دونم چرا در اکثر آثار نویسنده ها در این دهه از همین نسل ( مخصوصا همین سایت) ، از شخصیت هایی که اکثرا در رختخواب و بی حوصله و با عدم خودیافتگی اجتماعی ، و...

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[SARA_HEYDARYAN]

سلام خانم حیدریان عزیز و محترم

سلام سارا صدا بزنید راحت ترم.

جسارت نباشه البته

اختیار دارید

من باوجود اینکه میدونم در حال تکمیل و نگارش رمان چشم‌هایش قرمز ... هستید و با مطالعه همین چند بخش یا فصل نوشته شده ، ابتدا انتخاب ژانر تراژدی برام جالب بود و زیرا کمرت نویسنده ای جرات انتخاب این ژانر را داره البته دیدم نویسنده یا علاقمند به نویسنده گانی ( مرد یا آقا یا مذکر ) که تصمیم به نوشتن و خلق اثری مشابه را دارند و بین راه ناتمام و ناتوان بی خیال شده بودند ، دقیقا برعکس خانم های نویسنده {{{{این معنی دفاع و تعریف و...

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.