- ارسالیها
- 2,797
- پسندها
- 9,378
- امتیازها
- 33,973
- مدالها
- 30
- نویسنده موضوع
- مدیرکل
- #1
مهسا یک عروسک جدید خریده بود که هر وقت دکمه روی شکمش را فشار می داد می گفت : « مامان ... مامان من به به می خوام. » بعد مهسا یک شیشه شیر اسباب بازی بهش می داد. عروسکش شیر می خورد و با لبخند از مهسا تشکر می کرد. مهسا چند روز با خوشحالی با عروسکش بازی می کرد و از خوش اخلاقی عروسکش لذت می برد اما یواش یواش عروسک مهسا بد اخلاق شد. یک روز صبح وقتی مهسا دکمه عروسکش را زد عروسکش حرف نزد و اخم کرد. مهسا دوباره دکمه را زد باز عروسکش حرف نزد. بار سوم که مهسا می خواست دکمه عروسک را بزند عروسکش جیغ زد ! مهسا می خواست شیشه شیر را به او بدهد اما عروسک دلش نمی خواست شیر بخورد. می خواست بهانه بگیرد که این را نمی خواهم و آن را دوست ندارم. مهسا خیلی ناراحت شده بود. عروسک اش را بغل کرد و برد دکتر. آقای دکتر...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
آخرین ویرایش