- نویسنده موضوع
- مدیر
- #1
(پسران ایوالدی در حال ساخت هدایایی که #لوکی درخواست کرده بود)
یک روز #لوکی طبق معمول به دنبال ایجاد هرج و مرج و دعوا در میان خدایان بود که تصمیم گرفت موی زیبا و طلایی #سیف ، همسر #ثور را کوتاه کند. وقتی خبر این موضوع به گوش #ثور زودجوش رسید بسیار عصبانی شده و #لوکی را تهدید میکند که تمام استخوانهای بدنش را خرد خواهد کرد. #لوکی با التماس از خدای طوفان خواهش میکند که به او فرصتی برای جبران اشتباه خود دهد تا به #اسورتالفهیم (Svartalfheim – سرزمین دورفها) رفته و...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.