داستان کودکانه داستان کودک خرگوش و حیوانات جنگل

  • نویسنده موضوع نویسنده موضوع AROOS MORDE
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها پاسخ‌ها 0
  • بازدیدها بازدیدها 183
  • کاربران تگ شده هیچ

AROOS MORDE

مدیر بازنشسته
سطح
30
 
تاریخ ثبت‌نام
10/7/21
ارسالی‌ها
2,127
پسندها
23,922
امتیازها
46,373
مدال‌ها
27
سن
22
  • نویسنده موضوع
  • #1

داستان خرگوش و حیوانات جنگل​

خرگوش سفید و چاقی در جنگل سرسبزی زندگی میکرد که زیادی دروغ می گفت. او فک می کرد اگر دروغ بگویید دوستان زیادی پیدا خواهد کرد.
او دوست داشت که همه حیوانات باور کنند، خرگوش عجیبی است.
خرگوش، روزی وارد جنگلی سبز و کوچک شد. همین‏طور که سرش را بالا گرفته بود و شاخ و برگ درخت‏های بلند را نگاه می‏کرد، یک سنجاب را دید.
سنجاب، مشغول درست کردن لانه ‏‏ای توی دل تنه درخت بود.
خرگوش فریاد زد:
– سلام آقای سنجاب. کمک نمی‏خواهی؟
سنجاب عرق روی پیشانی‏اش را پاک کرد، جواب سلام خرگوش را داد و پرسید:
– تو چه کمکی می‏توانی بکنی؟
خرگوش دمش را تکان داد. دست‏هایش را به کمر زد و گفت:
من می‏توانم با دندان‏ها و پنجه‏های تیزم، در یک چشم‏ برهم زدن برای تو چند...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : AROOS MORDE
عقب
بالا