متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

داستان کودکانه داستان کودکانه خوک کوچولویی که فرار کرد!

  • نویسنده موضوع AROHI
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 0
  • بازدیدها 686
  • کاربران تگ شده هیچ

AROHI

شاعر انجمن
سطح
29
 
ارسالی‌ها
1,919
پسندها
22,871
امتیازها
44,573
مدال‌ها
24
سن
21
  • نویسنده موضوع
  • #1

قصه کودکانه خوک کوچولویی که فرار کرد!​


the-runaway-pig-story-1

تپلی، خوک آقای سایمون بود! آقای سایمون یه سفالگر بود! آقای سایمون خیلی خیلی خوکش رو دوست داشت! اون میذاشت که تپلی هر کاری دلش میخواد بکنه! مثلا اون میذاره که تپلی زمینو بکنه! یا حتی سگ کوچولو رو اذیت بکنه!
the-runaway-pig-story-2

امروز تپلی، یه کیسه پر از خیار پیدا کرده که به درخت بادوم آویزونه! اون روی پنجه‌ی پاهاش ایستاده بود و خیارها رو بو میکشید! اون دقیقا گردنش رو مثل یه زرافه دراز کرده بود!
دو تا کلاغ سیاه گنده، از آسمون اومدن...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : AROHI
عقب
بالا