متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

آموزشی از این کلیشه‌ها در رمان عاشقانه جلوگیری کنید!

  • نویسنده موضوع خانومِ اِل
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 5
  • بازدیدها 153
  • کاربران تگ شده هیچ
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

خانومِ اِل

رو به پیشرفت
سطح
5
 
ارسالی‌ها
149
پسندها
488
امتیازها
2,803
مدال‌ها
5
  • نویسنده موضوع
  • #1
InShot_20240517_181302048.jpg

اول از همه بریم سراغ معنی کلیشه...

کلیشه چیست؟
کلمه کلیشه به معنای عبارت یا عقیده ای است که بیش از حد مورد استفاده قرار گرفته است و فقدان تفکر بدیع و مبتکرانه را تداعی می کند. معنای وسیع تر و دیگری از آن، یک چیز یا شخص بسیار قابل پیش بینی است.

این کلمه از ریشه فرانسوی clicher بر گرفته شده است که به معنای نوشته یا تصویریست که برای چاپ روی چوب یا فلز حک می کنند. که بطور ضمنی به کپی کردن، برداشتن و تولید مجدد چیزی بدون تغییری در آن اشاره دارد.

کلیشه نویسی اکثر توسط نویسندگان تازه کار صورت می‌گیره. اینجا مروری بر آثار بسیار کلیشه‌ای براتون میگذارم.

1_ پسری پولدار از خانواده ای ثروتمند که در عمارت زندگی می کند با دختری فقیر که مجبور است کار کند و...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : خانومِ اِل

خانومِ اِل

رو به پیشرفت
سطح
5
 
ارسالی‌ها
149
پسندها
488
امتیازها
2,803
مدال‌ها
5
  • نویسنده موضوع
  • #2
توصیف چهره و رفتار شخصیت‌های چنین رمان‌هایی:



پسر:قد بلند،خوش تیپ،دارای سیکس پک(!)،صورت جذاب،به شدت مغرور که به دختر ها اصلا محل نمیدهد اما همه ی دختران ایرانی عاشقش هستند(این همه پسر درب و داغونم که تو خیابون میبینیم از کره ی ماه اومدن!)



دختر:مو های بلند و خوش حالت،چشم های درشت،لب های قلوه ای،بینی عروسکی،زیبایی اورجینال،آرایش کم،یسری چیزای دیگه هم هست که اینجا جای گفتنش نیست،شیطون و گستاخ و حاضر جواب و تخس و تنها دختر ایران که عاشق پسر نیست?(حالا دخترای عملی و این طوری(?)هم احتمالا اون پسرای فضایی رو مشایعت کردن)



نتیجه‌ی این قسمت: هیچ‌گاه در چنین رمان‌هایی شخصیت معمولی و یا زشت نیست چون به گمانشان اینگونه رمان‌ها طرفدار ندارد. هر دو شخصیت اصلی...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : خانومِ اِل

خانومِ اِل

رو به پیشرفت
سطح
5
 
ارسالی‌ها
149
پسندها
488
امتیازها
2,803
مدال‌ها
5
  • نویسنده موضوع
  • #3
مکان هایی که احتمالا در رمان سری به آن زده میشود:
عمارت با شکوه محل اقامت پسر (ممکنه وسط یه روستا که وسیله ی نقلیه توش اسبه باشه اما قطعا عمارت هست )این لوکیشن اصلی ماجرای ماست!!

دانشگاه و به خصوص اتاق استاد(اتاق خصوصی)
خانه ی کوچک یا متوسط دختر (ممکنه ده نفر تو اتاق ۱۲ متری باشن!)

کوه،شهر بازی،اردو،دریا(!)،بیمارستان که لازمه ی فضایی عاشقانه هستند!

اتاق خصوصی شخصیت پسر در شرکت بزرگش.


نتیجه‌ی این قسمت: هیچگاه حرف از یک پارک ساده نیست. هیچگاه نمی‌گویند غذای خانگی درست کردیم و به پارک محله رفتیم و نوش جان کردیم. زندگی با لول ثروتمندی همیشه هم جذاب نیست!
 
امضا : خانومِ اِل

خانومِ اِل

رو به پیشرفت
سطح
5
 
ارسالی‌ها
149
پسندها
488
امتیازها
2,803
مدال‌ها
5
  • نویسنده موضوع
  • #4
شخصیت های فرعی

دوستان:هم دختر و هم پسر رمان حتما یک دوست خیلی صمیمی دارند که مثل کف دست آنها را می شناسد و همه ی راز هایشان را به او می گویند و در مواقع لزوم با بهانه ی رفتن به خانه ی او پدر و مادر را می پیچانند و در اواسط داستان این دو دوست پسر و دختر با هم ازدواج می کنند.
دختر عملی و همیشه سر تا پا ارایش که با عشوه و لوندی می خواهد مخ پسر قصه را بزند با دار و دسته اش که مثل فیلم های ترکی برای دختر ما پاپوش درست می کند حضوری نه چندان فعال دارند .(حداقل یه گیس و گیس کشی نقش اول و این دختره رو داریم تو داستان)

۳. پسری احتمالا جذاب (نه به جذابی نقش اول)با درک،فهیم،رمانتیک و مظلوم که هر کاری می کند دختر قصه با او ازدواج(!)کند و دختر فقط با او...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : خانومِ اِل

خانومِ اِل

رو به پیشرفت
سطح
5
 
ارسالی‌ها
149
پسندها
488
امتیازها
2,803
مدال‌ها
5
  • نویسنده موضوع
  • #5
•رفتار های مشترک بین رمان ها

۱_شخصیت های اصلی مثل دو بچه ی دو ساله به دلایلی غیر منطقی در اوایل داستان با هم لج می کنند و در هر شرایطی یکدیگر را ضایع می کنند.

۲_حتما حداقل یک شب در جایی مثل جنگل گم می شوند و تنها می مانند.

۳_در برخی ژانر ها دختر به دلیل فقر،بدهی خانواده،نداشتن پول دوا درمان یکی از اعضای خانواده یا فروخته شدن توسط پدر مجبور به ازدواج با پسر می شود(روستایی ها خونبس میشن!یعنی به جای قصاص قاتل یکی از دخترای خانوادشو میدن به پسری از خانواده ی مقتول تا اذیتش کنن)

۴_در صحنه ای حساس پسر به دختر نزدیک میشود و در فاصله ای خیلی کم او را تهدید می کند.

۵_دختر اصلا به ثروت پسر اهمیت نمی دهد و برعکس همه ی دختر ها بسیار ساده و خاکی است.

۶_تا تقی به توقی می خورد دختر...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : خانومِ اِل

خانومِ اِل

رو به پیشرفت
سطح
5
 
ارسالی‌ها
149
پسندها
488
امتیازها
2,803
مدال‌ها
5
  • نویسنده موضوع
  • #6
پایان رمان

پایان قطعا خوش است و همه ی شخصیت های خوب با یک نفر (شده از اسمان بیاورند)ازدواج می کنند و کسی مجرد نمی ماند.(حتی کارگر باغ!)
همه ی شخصیت های بد یا به سزای عملشان میرسند یا به راه راست هدایت شده توبه می کنند .
شخصیت های اصلی عروسی با شکوهی می گیرند
دختر خبر بابا شدن را به شیوه های مختلف به پسر می دهد!


نتیجه ی این قسمت: پایان همه ی داستان ها خوش نیست! در مواردی هم دختر و پسر بهم نمیرسند کمی به دور و برمان نگاه کنیم متوجه ی این موضوع میشویم. در این‌گونه رمان ها حتی پایان هم کلیشه وار است آنقدر که در ابتدای رمان هم میشود ته رمان را حدس زد.


منبع: سایت ویرگول با اندکی تغییر
 
امضا : خانومِ اِل
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

عقب
بالا