متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

داستان کودکانه داستان کودکانه‌ی یه جای خیلی بامزه!

  • نویسنده موضوع AROHI
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 0
  • بازدیدها 582
  • کاربران تگ شده هیچ

AROHI

شاعر انجمن
سطح
29
 
ارسالی‌ها
1,919
پسندها
22,871
امتیازها
44,573
مدال‌ها
24
سن
21
  • نویسنده موضوع
  • #1
داستان کودکانه یه جای خالی بامزه

Untitled-1.jpg

وقتی تامی 5 سالش بود، همه‌ی دندون‌هاش سر جاش بود، اما وقتی شش سالش شد، یکی از اونا افتاد!
2.jpg

اون دندون شیطون، یکی از دندونای ردیف پایین بود.
3.jpg

تامی میتونست با زبونش جایی که دندونش قبلا بود رو لمس کنه! لثه‌ی تامی نرم بود!
4.jpg

تامی از اینکه میتونست زبونش رو به لثه‌اش فشار بده خوشش میومد اما دلش برای اینکه اونجا یه دندون داشته باشه تنگ...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش
امضا : AROHI
عقب
بالا