- ارسالیها
- 1,919
- پسندها
- 22,871
- امتیازها
- 44,573
- مدالها
- 24
- سن
- 21
- نویسنده موضوع
- #1
داستان کودکانه بهترین لونه
اون روز وقتی آقا و خانم پرنده از خواب بیدار شدن، آقای پرنده که رنگ پرهاش آبی بود گفت:
من از این لونهی قدیمی خسته شدم! ما یک لونهی جدید نیاز داریم!
خانم پرنده که پرهاش قهوهای بود، گفت:
اگر تو اصرار داری، باشه! ولی یادت باشه که من اسباب کشی نمیکنم مگر این که لونهی بعدیمون از این لونه بهتر و دنجتر...
اون روز وقتی آقا و خانم پرنده از خواب بیدار شدن، آقای پرنده که رنگ پرهاش آبی بود گفت:
من از این لونهی قدیمی خسته شدم! ما یک لونهی جدید نیاز داریم!
خانم پرنده که پرهاش قهوهای بود، گفت:
اگر تو اصرار داری، باشه! ولی یادت باشه که من اسباب کشی نمیکنم مگر این که لونهی بعدیمون از این لونه بهتر و دنجتر...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.