- ارسالیها
- 1,919
- پسندها
- 22,871
- امتیازها
- 44,573
- مدالها
- 24
- سن
- 21
- نویسنده موضوع
- #1
داستان کودکانه مامان ناهار چی داریم؟
تامی داشت با دوستهاش بازی میکرد! نزدیک ظهر بود! ناگهان خواهر تامی، تارا از خونه اود بیرون و گفت:
تامی، زود باش! مامان داره ناهار درست میکنه!
تامی شروع کرد به دویدن! دوستهای تامی ازش پرسیدن:
تامی! داری کجا میری؟
[IMG...
تامی داشت با دوستهاش بازی میکرد! نزدیک ظهر بود! ناگهان خواهر تامی، تارا از خونه اود بیرون و گفت:
تامی، زود باش! مامان داره ناهار درست میکنه!
تامی شروع کرد به دویدن! دوستهای تامی ازش پرسیدن:
تامی! داری کجا میری؟
[IMG...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.