کتاب کتاب | عمو مونتاگ (روایت‌های هولناک 1)

  • نویسنده موضوع وانیا؛
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 4
  • بازدیدها 36
  • کاربران تگ شده هیچ

وانیا؛

سرپرست تالار عمومی + کاربر قابل احترام
پرسنل مدیریت
سرپرست تالار
تاریخ ثبت‌نام
26/1/22
ارسالی‌ها
12,495
پسندها
33,035
امتیازها
96,874
مدال‌ها
66
سطح
40
 
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #1
عمو مونتاگ عنوان جلد اول از مجموعه روایت‌های هولناک نوشته کریس پریستلی است. این کتاب نخستین بار با عنوان اصلی Uncle Montague’s Tales of Terror در سال ۲۰۰۷ منتشر شد.

مجموعه روایت‌های هولناک مجموعه‌ای سه جلدی در ژانر وحشت است که برای نوجوانان 14+ سال از دسته رمان نوجوان و ادبیات وحشت منتشر شده است.
 
امضا : وانیا؛

وانیا؛

سرپرست تالار عمومی + کاربر قابل احترام
پرسنل مدیریت
سرپرست تالار
تاریخ ثبت‌نام
26/1/22
ارسالی‌ها
12,495
پسندها
33,035
امتیازها
96,874
مدال‌ها
66
سطح
40
 
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #2
عناوین مجموعه روایت هولناک

  • عمو مونتاگ
  • کشتی نفرین‌شده
  • تونل مخوف
 
امضا : وانیا؛

وانیا؛

سرپرست تالار عمومی + کاربر قابل احترام
پرسنل مدیریت
سرپرست تالار
تاریخ ثبت‌نام
26/1/22
ارسالی‌ها
12,495
پسندها
33,035
امتیازها
96,874
مدال‌ها
66
سطح
40
 
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #3

پشت جلد عمو مونتاگ

خانه عمو مونتاگ، خانه‌ای قدیمی و نسبتا درب و داغان، با اسرار بسیار و چیزهایی شگفت‌انگیز است. روایت‌های عمو مونتاگ به قدری هولناک است که ادگار نمی‌تواند جلوی خودش را بگیرد و برای شنیدن آنها به خانه‌ی عمویش، یعنی آن محل ترسناک و اسرارآمیز نرود.
اما ارتباط عموی ادگار به این داستان‌ها چیست؟ عمو مونتاگ این همه داستان را از کجا آورده؟ چطور آن همه لوازم عجیب غریب درون خانه‌اش جمع کرده؟ چرا هرچیزی که ادگار هب آن نگاهی می‌اندازد داستانی هولناک در خود دارد که عمویش به خوبی می‌داند، طوری که انگار خودش آنجا بوده؟ فرانز چرا این قدر وحشیانه در می‌زند؟ و از همه مهم‌تر، آيا جراتش را دارید که جلد دیگری از روایت های هولناک را...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : وانیا؛

وانیا؛

سرپرست تالار عمومی + کاربر قابل احترام
پرسنل مدیریت
سرپرست تالار
تاریخ ثبت‌نام
26/1/22
ارسالی‌ها
12,495
پسندها
33,035
امتیازها
96,874
مدال‌ها
66
سطح
40
 
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #4

گزیده‌ای از کتاب عمو مونتاگ

برای رسیدن به خانه‌ی عمو مونتاگ باید از مسیری که درست از وسط جنگل عبور می‌کرد، می‌گذشتم. مسیری نسبتا کوتاه که در میان درختان جنگل مانند ماری به خود پیچیده و تا خانه‌ی عمویم امتداد داشت و همواره برای من، بسیار طولانی‌تر از چیزی که واقعا بود، به نظر می‌رسید. یک طورهایی گاهی حس می‌کردم مسیر از قصد کش می‌آید!
 
امضا : وانیا؛

وانیا؛

سرپرست تالار عمومی + کاربر قابل احترام
پرسنل مدیریت
سرپرست تالار
تاریخ ثبت‌نام
26/1/22
ارسالی‌ها
12,495
پسندها
33,035
امتیازها
96,874
مدال‌ها
66
سطح
40
 
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #5
بیشتر زمان تعطیلات را پیش عمو مونتاگ می‌گذراندم. والدینم با وجود گذشت این همه سال، انگار هنوز به وجود من در خانه عادت نکرده بودند. البته خیلی تلاش می‌کردند تا این قضیه را علنی نکرده و طوری رفتار کنند که انگار خانواده‌ای کامل هستیم.
منبع:پیدایش
 
امضا : وانیا؛

موضوعات مشابه

عقب
بالا