کتاب کتاب | عمو مونتاگ (روایت‌های هولناک 1)

  • نویسنده موضوع eva~
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 4
  • بازدیدها 90
  • کاربران تگ شده هیچ

eva~

کاربر قابل احترام + ارشد بازنشسته
کاربر قابل احترام
تاریخ ثبت‌نام
26/1/22
ارسالی‌ها
13,461
پسندها
29,376
امتیازها
96,874
مدال‌ها
70
سن
17
سطح
40
 
  • نویسنده موضوع
  • مدیرکل
  • #1
عمو مونتاگ عنوان جلد اول از مجموعه روایت‌های هولناک نوشته کریس پریستلی است. این کتاب نخستین بار با عنوان اصلی Uncle Montague’s Tales of Terror در سال ۲۰۰۷ منتشر شد.

مجموعه روایت‌های هولناک مجموعه‌ای سه جلدی در ژانر وحشت است که برای نوجوانان 14+ سال از دسته رمان نوجوان و ادبیات وحشت منتشر شده است.
 
امضا : eva~

eva~

کاربر قابل احترام + ارشد بازنشسته
کاربر قابل احترام
تاریخ ثبت‌نام
26/1/22
ارسالی‌ها
13,461
پسندها
29,376
امتیازها
96,874
مدال‌ها
70
سن
17
سطح
40
 
  • نویسنده موضوع
  • مدیرکل
  • #2
عناوین مجموعه روایت هولناک

  • عمو مونتاگ
  • کشتی نفرین‌شده
  • تونل مخوف
 
امضا : eva~

eva~

کاربر قابل احترام + ارشد بازنشسته
کاربر قابل احترام
تاریخ ثبت‌نام
26/1/22
ارسالی‌ها
13,461
پسندها
29,376
امتیازها
96,874
مدال‌ها
70
سن
17
سطح
40
 
  • نویسنده موضوع
  • مدیرکل
  • #3

پشت جلد عمو مونتاگ

خانه عمو مونتاگ، خانه‌ای قدیمی و نسبتا درب و داغان، با اسرار بسیار و چیزهایی شگفت‌انگیز است. روایت‌های عمو مونتاگ به قدری هولناک است که ادگار نمی‌تواند جلوی خودش را بگیرد و برای شنیدن آنها به خانه‌ی عمویش، یعنی آن محل ترسناک و اسرارآمیز نرود.
اما ارتباط عموی ادگار به این داستان‌ها چیست؟ عمو مونتاگ این همه داستان را از کجا آورده؟ چطور آن همه لوازم عجیب غریب درون خانه‌اش جمع کرده؟ چرا هرچیزی که ادگار هب آن نگاهی می‌اندازد داستانی هولناک در خود دارد که عمویش به خوبی می‌داند، طوری که انگار خودش آنجا بوده؟ فرانز چرا این قدر وحشیانه در می‌زند؟ و از همه مهم‌تر، آيا جراتش را دارید که جلد دیگری از روایت های هولناک را...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : eva~

eva~

کاربر قابل احترام + ارشد بازنشسته
کاربر قابل احترام
تاریخ ثبت‌نام
26/1/22
ارسالی‌ها
13,461
پسندها
29,376
امتیازها
96,874
مدال‌ها
70
سن
17
سطح
40
 
  • نویسنده موضوع
  • مدیرکل
  • #4

گزیده‌ای از کتاب عمو مونتاگ

برای رسیدن به خانه‌ی عمو مونتاگ باید از مسیری که درست از وسط جنگل عبور می‌کرد، می‌گذشتم. مسیری نسبتا کوتاه که در میان درختان جنگل مانند ماری به خود پیچیده و تا خانه‌ی عمویم امتداد داشت و همواره برای من، بسیار طولانی‌تر از چیزی که واقعا بود، به نظر می‌رسید. یک طورهایی گاهی حس می‌کردم مسیر از قصد کش می‌آید!
 
امضا : eva~

eva~

کاربر قابل احترام + ارشد بازنشسته
کاربر قابل احترام
تاریخ ثبت‌نام
26/1/22
ارسالی‌ها
13,461
پسندها
29,376
امتیازها
96,874
مدال‌ها
70
سن
17
سطح
40
 
  • نویسنده موضوع
  • مدیرکل
  • #5
بیشتر زمان تعطیلات را پیش عمو مونتاگ می‌گذراندم. والدینم با وجود گذشت این همه سال، انگار هنوز به وجود من در خانه عادت نکرده بودند. البته خیلی تلاش می‌کردند تا این قضیه را علنی نکرده و طوری رفتار کنند که انگار خانواده‌ای کامل هستیم.
منبع:پیدایش
 
امضا : eva~

موضوعات مشابه

پاسخ‌ها
3
بازدیدها
87
پاسخ‌ها
0
بازدیدها
42
پاسخ‌ها
0
بازدیدها
44
پاسخ‌ها
0
بازدیدها
50
پاسخ‌ها
3
بازدیدها
80
عقب
بالا