- ارسالیها
- 13,098
- پسندها
- 33,529
- امتیازها
- 96,874
- مدالها
- 69
- سن
- 17
- نویسنده موضوع
- مدیرکل
- #1
داستان
بزرگترین اهریمن الهی، دان ووهیون، بخاطر داشتن قدرتی بی حد و حصر در جهان، توسط جاودانهها مهر و موم شد. پس از هزار سال، او دوباره آزاد گشت، درحالیکه نسبت به زندگی احساس پوچی میکرد و در کوچهها آواره بود به ناگهان دست کوچکی در مقابلش ظاهر شد. دا وویان پرسید:" این چیه؟" دخترک جواب داد:"یه دامپلینگ." اولین بار بود که در زندگیش کسی بدون هیچ نیت ناخالصی، به او مهربانی کرده بود و همین سرنوشتش را تغییر داد. این داستان خدای رزمی هستش که پس از هزار سال، فضا و زمان را درنوردیده تا با سرنوشت جدید خود رو به رو شود...
بزرگترین اهریمن الهی، دان ووهیون، بخاطر داشتن قدرتی بی حد و حصر در جهان، توسط جاودانهها مهر و موم شد. پس از هزار سال، او دوباره آزاد گشت، درحالیکه نسبت به زندگی احساس پوچی میکرد و در کوچهها آواره بود به ناگهان دست کوچکی در مقابلش ظاهر شد. دا وویان پرسید:" این چیه؟" دخترک جواب داد:"یه دامپلینگ." اولین بار بود که در زندگیش کسی بدون هیچ نیت ناخالصی، به او مهربانی کرده بود و همین سرنوشتش را تغییر داد. این داستان خدای رزمی هستش که پس از هزار سال، فضا و زمان را درنوردیده تا با سرنوشت جدید خود رو به رو شود...