دنباله دار | درد کدوم بدتره | Page 4 | انجمن رمان نویسی یک رمان

mahdieh83

کاربر نیمه فعال

کاربر نیمه فعال

با این وضع دلارا . . . بی پولی از جدایی و تنهایی زده بالا

امضا : mahdieh83

چنان خون می چکد از رنگ و روی دامنت، بانو!
که گل شرمش می آید از گل پیراهنت، بانو!
بگو بر چهره ات خون کدامین لاله پاشیده؟
چه پاییزی گذر کرده ز باغ دامنت بانو؟
نگو خون گریه های ظهر عاشوراست . . . میدانم
که ردِّ تازیانه مانده بر روی تنت، بانو!
خجالت می کشد این ریسمان، از هر چه انسان است
که گردیده ست گردنبند دور گردنت، بانو!
همه گوش اند سر ها، بر فرازِ نیزه ها امشب
مگر لب تر کنند از جوی قرآن خواندنت بانو!
. . . شب سردی ست . . . در دل های ما شام غریبان است
زمین را گرم کن با چشم های روشنت، بانو!

دنباله دار درد کدوم بدتره

گزینه‌های بیشتر

mahdieh83

کاربر نیمه فعال

امضا : mahdieh83

Fatemeh.M

نویسنده انجمن

امضا : Fatemeh.M

موضوعات مشابه

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)