فال شب یلدا

داستان کودکانه داستان کودکانه سگ کوچولو و عکسش

  • نویسنده موضوع AROHI
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 0
  • بازدیدها 89
  • کاربران تگ شده هیچ

AROHI

شاعر انجمن
سطح
29
 
ارسالی‌ها
1,944
پسندها
23,199
امتیازها
44,573
مدال‌ها
25
سن
21
  • نویسنده موضوع
  • #1

قصه کودکانه سگ کوچولو و عکسش


قصه کودکانه سگ کوچولو و عکسش

یک روز آفتابی خیلی زیبا و دلپذیر، سگ کوچولو با خوشحالی در روستا می‌چرخید که چشمش به یک قصابی بزرگ افتاد. سگ کوچولو به استخون‌های خوشمزه‌ی داخل مغازه فکر کرد و آب از لب و لوچه‌اش راه افتاد.
در همین لحظه، قصاب مهربون از مغازه بیرون آمد و یک استخون چاق و چله برای سگ کوچولو پرتاب کرد. سگ کوچولو اصلا باورش نمی‌شد که همچین شانسی آورده. سریع استخون رو براداشت و با خوشحالی به سمت خونه دوید و دم کوچیکش رو برای تشکر از قصاب تکون داد...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش
امضا : AROHI
  • Clap
واکنش‌ها[ی پسندها] Altinay*
عقب
بالا