- ارسالیها
- 1,312
- پسندها
- 6,258
- امتیازها
- 24,673
- مدالها
- 26
- نویسنده موضوع
- #1
در یک لحظه، همه چیز به جای اولش برگشت. حس هایی که ایزابل نادیده گرفته بودشان، تلاش کرده بود دفنشان کند، به آنها توجه نکند، مثل سیلی ویرانگر، همگی به سراغش آمدند. نگاهی به گایتان، و ایزابل به سختی می توانست نفس بکشد.
ایزابل، خواهرهایی هستند که علیرغم تفاوت هایشان، همیشه رابطه ی نزدیکی با هم داشته اند. ایزابل که جوان تر و جسورتر است، در پاریس زندگی می کند در حالی که ویان، از زندگی به همراه همسرش، آنتوان، و دخترشان در یکی از مناطق روستایی فرانسه راضی و خوشحال است. اما با شروع جنگ جهانی دوم، آنتوان به جبهه های جنگ فرستاده می شود و پدر این دو خواهر، ایزابل را برای کمک به ویان، نزد او می فرستد.
با پیشروی جنگ، رابطه و توانایی دو خواهر در تحمل مشکلات به بوته ی آزمایش گذاشته می شود. ویان و...
ایزابل، خواهرهایی هستند که علیرغم تفاوت هایشان، همیشه رابطه ی نزدیکی با هم داشته اند. ایزابل که جوان تر و جسورتر است، در پاریس زندگی می کند در حالی که ویان، از زندگی به همراه همسرش، آنتوان، و دخترشان در یکی از مناطق روستایی فرانسه راضی و خوشحال است. اما با شروع جنگ جهانی دوم، آنتوان به جبهه های جنگ فرستاده می شود و پدر این دو خواهر، ایزابل را برای کمک به ویان، نزد او می فرستد.
با پیشروی جنگ، رابطه و توانایی دو خواهر در تحمل مشکلات به بوته ی آزمایش گذاشته می شود. ویان و...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.