- ارسالیها
- 1,312
- پسندها
- 6,256
- امتیازها
- 24,673
- مدالها
- 26
- نویسنده موضوع
- #1
داستان درباره جان اسمیت , روزنامه نگار انگلیسی است که در زمان ماموریت در خاورمیانه, دچار بیماری هاجکین میشود. نویسنده سیر مواجهه او با بیماری و مرگ را از منظر عاشقانه, خانوادگی, اجتماعی, کاری و... به تصویر کشیده است.
فقط مرگ است که میتواند به زندگی معنا بدهد. چیزی که تا ابدالآباد وجود داشته باشد، معنا هم ندارد. به علاوه اگر پایانی وجود نداشته باشد، کلیتی هم وجود ندارد و وقتی کلیتی وجود نداشته باشد، هویتی هم وجود ندارد. اگر نابودنشدنی بودیم، نمیتوانستیم در مقام فرد انسانی موجودیت داشته باشیم. با این تفاصیل مرگ برایمان اتفاق نیست. بخش لاینفکی از زندگی است. اگر قرار است وجود داشته باشیم، مرگ هم باید باشد. پس مرگ نه تنها بدبیاری نیست -فاجعهای نیست که...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.