«یلدا» یعنی یک دوستت دارم طولانی از لب‌هایی که یک سال سکوت کرده بودند.

داستان داستان | دلقک قاتل

MAEIN

پرسنل مدیریت
سرپرست تالار
سطح
14
 
ارسالی‌ها
2,019
پسندها
5,044
امتیازها
28,973
مدال‌ها
16
سن
22
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #1
دختری به نام مولی، که هفت ساله بود، عاشق عروسک‌ها بود و یک سری از آن‌ها را در اتاقش داشت. او درس خوان نبود، بنابراین والدینش به او گفتند که اگر نمراتش بهتر شود، به عنوان پاداش برای او یک عروسک جدید می‌خرند.
مولی با انگیزه، تمام تلاش خود را کرد و چند هفته بعد، کارنامه‌اش آمد و او موفق شد جزء نفرات برتر مدرسه باشد. والدینش خوشحال شدند و تصمیم گرفتند به قول خود عمل کنند. صبح روز بعد، مادر مولی او را به مرکز خرید برد تا برایش یک عروسک بخرد.
وقتی از پنجره فروشگاه اسباب‌ بازی عبور می‌کردند، دختر بازوی مادرش را گرفت و خواست داخل فروشگاه برود.
وقتی وارد فروشگاه شدند، زن به دخترش گفت که هر چیزی که می‌خواهد را بدون توجه به قیمت آن بردارد. مولی در راهروی فروشگاه قدیمی قدم زد و در نهایت...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
عقب
بالا